نیاز های فوری فوری وصال: مستمندی آبرودار از سادات نیازمند صندلی نماز بی بضاعتی آبرودار از سادات نیازمند ماشین لباسشویی خانواده ای آبرودار از سادات نیازمند جاکفشی مستمندی آبرودار از سادات نیازمندماشین لباسشویی

جستجو کردن

خلاصه برداری از کتاب انفاق نوشته ی جواد محدثی

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا اباصالح المهدی

عجل الله تعالی فرجک الشریف

انفاق در نهج البلاغه

خلاصه برداری از کتاب انفاق نوشته ی جواد محدثی

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا اباصالح المهدی

عجل الله تعالی فرجک الشریف

انفاق آزمون مالی (برگرفته از نهج البلاغه)

آقا امیرالمومنین ، حضرت علی علیه السلام در سخنی پس از اشاره به آیه ای که درباره قرض الحسنه و وام دادن به خداست و پرهیز دادن از بخل ورزی، می فرمایند :

اگر خداوند از شما یاری خواسته نه بدان سبب است که او ناتوان و اگر از شما قرض خواسته، نه بدان جهت است که کمبود دارد، چرا که همه سپاه آسمان ها و زمین و همه گنجینه های عالم هستی از اوست، بلکه می خواهد شما را بیازماید، تا معلوم کند که کدامتان نیک.کارترید (نهج البلاغه، خطبه ۱۸۳)

وقتی به قارون میگفتند از آن همه ثروتِ افسانه ای به فقرا هم بدهد، می گفت:خودم با علم خودم به دست آورده ام، چرا به دیگران بدهم؟ (قصص،آیه ۷۸) و چون به کافران میگفتند از آنچه خدا به شما داده، انفاق کنید، می گفتند: آیا به کسی غذا بدهیم که اگر خدا می خواست، خودش به او اطعام می داد و سیرش می کرد؟

اینهاست که بُعد آزمایشی انفاق را نشان می دهد.

امام علی علیه السلام می فرماید :

دنیا، سرای آزمایش است و خدا هر کسی را به نحوی می آزماید. او روزی ها را مقدّر ساخته و آن را بین بندگان به صورت کم و زیاد تقسیم کرده است، تا هر که را بخواهد با توانگری یا تهیدستی و فقر تقسیم کند و از این راه، شکر ثروتمند و صبر فقر را بیازماید.(نهج الیلاغه،خطبه ۹۱)

خداوند را بندگان مخصوصی است که نعمت ها را به آنان اختصاص داده، تا بندگان از آن سود ببرند و تا وقتی اهل بذل و بخشش اند، نعمتها را در دستشان باقی می دارد. هرگاه به محرومان رسیدگی نکنند، نعمتها را از آنان می گیرد و به دیگران می سپارد.(نهج البلاغه،حکمت ۴۲۵)

واین قانون و قرار الهی است که هر کس حق نعمت ها را ادا نکند و کوتاهی نماید، آن را در معرض زوال قرار داده است. (نهج البلاغه ، حکمت ۲۴۴)

امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند : کسی که نعمت های خدا بر او زیاد شود، نیاز مردم به او نیز بسپار می شود. پس اگر نسبت به آن نعمت ها به انجام وظیفه مالی بپردازد، نعمت را در معرض دوام و بقا قرار داده است و هر که به واجب مالی اقدام نکند، آن ثروت و نعمت را در معرض زوال و نابودی قرار داده است.

خلاصه برداری از کتاب انفاق نوشته ی جواد محدثی

——-

انفاق، برگشت سرمایه (برگرفته نهج البلاغه)

سرمایه گذاری وقتی جاذبه دارد که سرمایه به اضافه سود، به صاحب مال برگردد. و گرنه وقتی پول از جیب برود و سرمایه برنگردد، هیچ عاقلی حاضر به چنین سرمایه گذاری نیست.انفاق از این گونه سرمایه گذاری هاست.طرف قرارداد خداوند است و قول داده که آنچه در راه او انفاق شود،با سود چند برابر به صاحبش برگردد، آن هم در سخت ترین موقعیتی که سرمایه گذار، به پول و منفعت آن نیاز دارد، یعنی در آخرت که روز وانفسا است و هر کس به فکر خویش است.

کسی که بیقین به پاداش و جایگزین داشته باشد، سخاوتمندانه بخشش می کند.(نهج البلاغه،حکمت ۱۳۸)

نسبت به بازماندگان دیگران احسان و نیکی کنید، تا دیگران هم حال بازماندگان شما را رعایت کنند. (نهج البلاغه،حکمت ۲۶۴)

در انفاق ، طرف قرارداد ما خدایی است که هم خوش قول و صادق است، هم توانا و توانگر است، هم جود و سخاوتش بسیار است. او فرموده است : هر چه انفاق کنید، خداوند جای آن را پر می کند. (آیه ۳۹، سوره سبا)

با این دید، کسی که از امکانات خود در راه حل مشکلات مردم خرج میکند، سرمایه اش هدر نمی رود، بلکه با سود چند برابر به او برمیگردد. فرصت ها به سرعت می گذرد.حتی امکان خرج در راه خدا گاهی برای بعضی فراهم نمی شود و از این سرمایه گذاری محروم می شوند. حضرت امیرالمومنین، امام علی علیه السلام در این بارخ می فرمایند : در دنیا هیچ  خیری نیست مگر برای دو نفر : یکی آن که گناهانی مرتکب شده، زود توبه و جبران کند، دیگری آن که در کارهای خیر، پیشقدم و سریع باشد. حکمت ۹۴، نهج البلاغه

خلاصه برداری از کتاب انفاق نوشته ی جواد محدثی

انفاق، تبدیل دنیا به آخرت

در نهج البلاغه در کنار آن همه نکوهش که از دنیا شده است، تعریف هایی هم دیده می شود. نکوهش وقتی است که دنیا عامل غفلت و دوری از سعادت اخروی شود و ستایش وقتی است که دنیا ابزاری برای دستیابی به آخرت و وسیله ایی برای تامین سعادت اخروی گردد.که یکی از این ابزارها، انفاق در راه خدا است و آنان که این حقیقت را بدرستی بفهمند، به نعمت ها و اموال دنیوی دلبسته نمی شوند و سخاوتمندانه ایثار و احسان می کنند.

بارها حضرت علی علیه السلام تاکید فرمودنده که از دنیا برای آخرت توشه بردارید :

از آنچه که برای آن نمی مانی(دنیا)برای آنچه برای تو ماندگار است (آخرت) توشه بگیر.نهج البلاغه، خطبه ۲۲۳٫

به وسیلۀ دنیا، آخرت به دست می آید.نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶٫

در نهج البلاغه نقل شده است که روزی امیرالمومنین علیه السلام همراه جمعی از اصحاب خود به عیادت علاء بن زیاد رفت. خانۀ علاء، وسیع بود و بیش از نیاز او. حضرت فرمود: این خانۀ وسیع را در دنیا میخواهی چه کنی؟ در آخرت به چنین خانه ای محتاج تری! البته اگر بخواهی می توانی با همین خانه به آخرت برسی، مثلا در این خانه، از مهمانان پذیرایی کنی، به بستگان خود نیکی کنی، حقوقی را که خداوند بر عهدۀ تو گذاشته، ادا کنی. هرگاه چنین کنی، از همین دنیا به آخرت رسیده ای. نهج البلاغه خطبه ۲۰۹

امیرالمؤمنان علیه السلام می فرماید: مردم در دنیا دو گونه عمل می کنند: یک عده در دنیا برای دنیا کار می کنند، دنیایشان آنان را از آخرتشان غافل می سازد. از فقر بازماندگانشان می ترسند، از این رو خرج نمی کنند و برای دیگران باقی می گذارند. عده ایی هم در دنیا برای پس از دنیا کار می کنند، ثمرۀ کار دنیایی شان در آخرت به آنان باز می گردد. اینان بهرۀ دنیا و آخرت را می برند و هم دنیا دارند، هم آخرت، نزد خداوند هم آبرومندند و هر چه از او بخواهند، روا میشود.نهج البلاغه، حکمت۲۶۹

امیرالمؤمنان علیه السلام می فرمایند : ای فرزند آدم! خودت وصیّ خودت در مال خویش باش و در مورد ثروت همان گونه عمل کن که دوست داری پس از مرگت عمل کنند. نهج البلاغه،حکمت ۲۵۴

خلاصه برداری از کتاب انفاق نوشته ی جواد محدثی

سپرده گذاری نزد خدا (برگرفته از نهج البلاغه)

گاهی ظاهر یک کار، از دست دادن مال است، ولی باطن آن برداشت بیشتر و سود فراوان است، مانند بذری که کشاورز در زمین می پاشد و چند برابر برداشت می کند، یا کسی پول هنگفتی را به حسابدار بانک می دهد تا به حساب او واریز کند که ظاهرش دادن پول خود به دیگری است. ولی در واقع در حساب خود پس انداز می کند و جای دوری نمی رود.

انفاق از نگاه قرآن و نهج البلاغه چنین است، نوعی معامله سود اور با خداوند سر مدی و یکی از از راه های  افزایش مال است.

امیرالمؤمنان علیه السلام می فرمایند : هرگاه تنگ دست شدید، با صدقه دادن با خدا تجارت کنید.نهج البلاغه حکمت ۲۵۸

و حضرت علیه السلام در جایی دنیا را  تجارت خانۀ اولیای الهی می داند. نهج البلاغه، حکمت۱۳۱

در جای دیگر توصیه می فرماید که در ایّام فنا برای دوران بقا توشه بردارید، راه شما روشن است و آمادۀ کوچید، کسی که برای آخرت خلق شده، مالی را که به زودی از او گرفته خواهد شد می خداهد چه کند؟

و ما یصنع بالمال مَن عما قلیل یسلبه و تبقی علیه تبعته و حسابُه. نهج البلاغه، خطبه ۱۵۷

در خطبۀ۶۴ نهج البلاغه می فرمایند: وقتی مرگ می آید، برای انسان یا شقاوت می آورد یا رستگاری. پس باید بهترین توشه ها را از دنیا برای آخرت برداشت و خود را از عقاب آخرت مصون ساخت.

و می فرمایند: با بهترین توشه ای که فراهم ساخته اید، از دنیا کوچ کنید. نهج البلاغه خطبۀ ۴۵

با این دیدگاه، آیا صدقه و انفاق، بُرد است یا باخت ؟ سود است یا زیان؟ از دست دادن است یا به دست آوردن و در ذخیرۀ نگه داشتن؟

امیرالمؤمنان علیه السلام پیش بینی کرده اند در آخر الزمان کسانی خواهند آمد که صدقه را در آن روزگار خسارت و زیان به شمار می آورند. نهج البلاغه حکمت ۱۰۲

خلاصه برداری از کتاب انفاق نوشته ی جواد محدثی

ره توشۀ آخرت (برگرفته از نهج البلاغه)

حضرت ابوتراب علیه السلام در کلامی کم بودن زاد و ره توشه و طولانی بودن راه و دوری سفر و عظمت و هولناکی مقصد که قیامت و زندگی بعد از دنیا است، یاد می نماید و آه کشید. نهج البلاغه جکمت ۷۷ و در سخنی میفرماید: کسی که در انتظار مرگ است، بسوی خیرات می شتابد. در حکمت ۲۸۰ نیز می فرمایند کسی که به یاد طولانی بودن سفر باشد، خود را آماده می سازد.

بسلامت رسیدن به سر منزل ابدی و عبور از گردنه ها  و خطرها، نیاز به سبکباری دارد.انفاق، سبب می شود بارها در پیمودن این راه سبک تر شود و امید عبور موفقیت آمیز از این راه پر خطر بیشتر گردد و بیش از خودمان، وسایل رفاه آخرت به مقصد برسد.

حضرت امیرالمومنان علیه السلام ترسیم جالبی از این راه و بار و مسیر و عبور راه دارند که میفرمایند :

بدان که در پیش روی تو راهی طولانی و پر مشقّت است و تو نیازمند آنی که زاد و ره توشه ای شایسته و بایسته برداری که تو را به مقصد برساند و بارت را سبک کنی تا پیمودن راه، برای تو کمر شکن نشود.پس بیش از حدّ توان، بار سنگین بر دوش منه، که سنگسنی آن وبال تو گردد.هرگاه از نیازمندان کسی را یافتی که توشه و بار تو را به دوش بکشد و در فردای قیامت، آن را به نحو کامل به تو برگرداند و در آن روزی که به آن نیاز است تحویلت دهد، پس او را غنیمت شمار و بارت را به دوش او بگذار و تا می توانی توشۀ بیشتری بر دوش او بگذار، چه بسا بگردی و دیگر او را نیابی. و اگر کسی در حالی که توانگر هستی از تو قرض بخواهد، تا در روز تنگدستی ات به تو باز پس بدهد، او را هم غنیمت شمار…. نهج البلاغه نامۀ ۳۱، بند۵۸

و نیز در می فرمایند : مقداری از ثروت خود را (با انفاق و احسان) پیش بفرستید. تا در پیشگاه خدا به عنوان قرض برای شما باقی بماند. نهج البلاغه، خطبۀ ۲۰۳

خلاصه برداری از کتاب انفاق نوشته ی جواد محدثی

نقش انفاق در اصلاح فرد و جامعه (برگرفته از نهج البلاغه)

انفاق و احسان، هم برای انفاق کننده، سازنده و کمال آور است، هم به نفع جامعه است و نوعی مبارزه با فقر و رفع محرومیت ها و نجات مستمندان از وضع دشوار زندگی است. در سورۀ آل عمران، آیه ۹۲ خداوند میفرمایند : هرگز به بّر و نیکی نخواهید رسید، مگر آنکه از آنچه دوست می دارید، انفاق کنید.

امام علی علیه السلام قوام و استواری دین و دنیا را به چهار چیز می دانند.

یکی به دانشمندی که علم خود را به کار می بندد و به آن عمل می کند

دیگری به جاهلی که از آموختن خودداری نمی کند.

سومی به بخشنده ای که از انفاقِ داشته هایش بخل نمی ورزد.

چهارمی به فقیری که آخرتش را به دنیایش نمی فروشد.

سپس با اشاره به ضایعات و خسارت هایی که پیامد فراهم نبودن این خصلت هاست، فساد اخلاقی و دینیِ تهیدستان محروم را نتیجۀ امساک و خودداری ثروتمندان از انفاق و رفع خلآهای مالی فقیران می داند :

هرگاه ثروتمند، از انفاق مالش بخل ورزد، فقیر هم آخرتش را به دنیایش می فروشد.(نهج البلاغه حکمت ۳۷۲)

این همان نکته ایی است که در سخنان دیگر حضرت علیه السلام نیز به آن اشاره شده که نزدیک است فقر به کفر بینجامد، یعنی وقتی زندگی تهیدستان تآمین نشود و ثروتمندان هم انفاق نکنند، فقیران از دین و ایمان بر می گردند و منحرف می شوند.

اصلاح جامعه چه از نظر فرهنگی و دینی و چه به لحاظ اقتصادی و محرومیت زدایی از فقیران و تعدیل ثروت پولداران و برطرف کردن روحیۀ تکاثر و مال اندوزی، در گرو احیای فرهنگ احسان و انفاق است. انفاق هم تنها به گذاشتن چند سکّۀ ناچیز در کف دست سائل یا انداختن پولی به صندوق صدقات نیست، بلکه برطرف کردن خلآها و رفع نیازها از بارزترین مصادیق انفاق است.

خلاصه برداری از کتاب انفاق نوشته ی جواد محدثی

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا اباصالح المهدی

عجل الله تعالی فرجک الشریف

مبارزه با خصلت بُخل (برگرفته از نهج البلاغه)

برای ایجاد یا تقویت خصلت های خوب، یا برای کاستن و ریشه کن کردن صفات بد، تمرین های عملی مؤثر است.

بعضی اگر اهل انفاق و احسان نیستند، به سبب بخلی است که دارند. تا مرداب بخل در وجود انسان خشکانده نشود، گلستان سخاوت و بخشندگی نمی روید. ریشۀ بخل بدبینی به خدا و وعده های اوست. شیطان هم از همین زاویه وارد میشود و وعدۀ فقر می دهد و از تنگدست شدن می ترساند، تا جلوی انفاق و صدقۀ مومن را بگیرد.

حضرت امیر علیه السلام هم از رفاقت و دوستی با بخیلان نهی می کند (نهج البلاغه حکمت ۳۸)، هم از انتخاب والی و پیشوای بخیل به سرپرستی جامعه نکوهش می کند(نهج البلاغه خطبه ۱۳۱)، و هم از مشورت با بخیل که در برنامه ها انسان را از خرج و انفاق و احسان رویگردان می سازد و از فقیر شدن می ترساند، بر حذر می دارد.(نهج البلاغه ، نامۀ ۵۳ به مالک اشتر)

در سخنی دیگر، معیار سود و زیان را با توجّه دادن به عواقب اخروی و ثمرات ماندگار، چنین ترسیم می فرماید:

از کسانی مباش که در آنچه فانی است، رغبت می کنند و با دیگران به مسابقه می پردازند، ولی در آنچه باقی است، سهل انگاری می کنند، انفاق را که غنیمت و سود است ، غرامت و زیان می بینند و زیان را (که بخل است) غنیمت می پندارند، صالحان را دوست می دارند، ولی مانند آنان عمل نمی کنند، از شکر آنچه به آنان عنایت شده ناتوانند، در عین حال افزون طلبی می کنند.(نهج البلاغه حکمت ۱۵۰)

کدام روش دارای سود است؟ ثروت اندوزی و بخل ورزی از انفاق ؟ یا با احسان و صدقه از داشته ها برای آیندۀ جاویدان خود سرمایه اندوختن و آخرت را آباد کردن؟ چه کسی سود می برد و چه کسی زیان می کند؟

کسی که بخل می ورزد و در راه خدا خرج نمی کند، برای چه کسی نگه می دارد و پس از او دارای اش به دست چه کسانی می افتد؟ صالحان یا ناصالحان؟ ورثه اگر صالح باشند، ثواب احسان خود را می برند و اگر ناصالح باشند، اندوخته های میّت را صرف عیّاشی خود می کنند و چیزی به صاحب مال نمی رسد. پس بخل برای چیست؟

آقا و سید ما حضرت امیرالمومنین علیه السلام در وصیت خود به امام حسن علیه السلام می فرماید :

برای پس از خود، چیزی از دنیا باقی نگذار، برای اینکه وارث تو یکی از دو نفر است، یا انسان صالح و خداپرست است که با ثروت تو به سعادت می رسد، ثروتی که تو با خرج نکردن آن به شقاوت می رسی، یا شخص گنهکار است که با اموال بر جای مانده از تو به معصیت می پردازد. در این صورت، تو زمینه ساز گناه او شده ای. پس هیچ یک از این دو گروه وارث، شایستۀ آن نیستند که آنان را بر خود ترجیح دهی و مال خود را برای آنان بگذاری. نهج البلاغه، حکمت ۴۱۶ (خودت انفاق کن، تا نه زمینه ساز معصیت دیگران باشی، نه خودت از ثمرات انفاق مالی محروم گردی.)

در سخنی دیگر از این حسرت عظیم این گونه یاد می کند :

بزرگ ترین حسرت در روز قیامت، حسرت کسی است که ثروتی در غیر طاعت خدا به دست آورده باشد و آن را به ارث برای کسی بگذارد که او آن مال را در راه طاعت خدا انفاق کند و این وارث با این عملش به بهشت برود و صاحب اولیۀ مال، به سبب آن اموال به دوزخ برود! نهج البلاغه، حکمت ۴۲۹

وقتی بخل ورزیدن، این همه محرومیت از ثواب و آن همه زمینه سازی برای محاسبۀ دشوار در قیامت دارد، باید این رذیله و صفت ناپسند را درمان کرد. درمانش تمرین عملی برای کاستن از تعلّق به مال و دلبستگی به ثروت است، از راه انفاق و احسان برای رضای خدا و به قصد ذخیره سازی برای آخرت.

آیا حیف نیست که خدا از مال و جانی که به ما ارزانی داشته، هیچ سهمی نداشته باشد؟ آیا خداوند از این گونه کسان که در راه او نه بذل جان می کنند نه انفاق مال، نه رنج جسمی را تحمّل می کنند، نه گذشتن از ثروت را، راضی است؟ پاسخ را از کلام امیرالمومنان علیه السلام بجوییم که فرمود:

خداوند، کاری و نیازی به کسی که در مال و جانش هیچ نصیب و سهمی برای خدا نیست، ندارد. نهج البلاغه حکمت ۱۲۷

روزی امام علی علیه السلام هنگام عبور از کنار مَزبَله ای، کثافتی را دید، به همراهانش فرمود:

این همان است که بخیلان نسبت به آن بخل می ورزیدند. نهج البلاغه حکمت ۱۹۵

و به نقل دیگر، فرمود: این همان است که دیروز بر سرآن کشمکش داشتید یا به آن راغب بودید. یعنی مال و ثروت در دنیا، در نهایت تبدیل به زباله و فضولات می شود. چرا انسان گزینۀ بهتری برای مصرف نیاید؟ و چرا برای دیگران واگذارد؟

خلاصه برداری از کتاب انفاق نوشته ی جواد محدثی

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا من ارزاقنا به مبسوطه

عجل الله تعالی فرجک الشریف

انفاق و افزایش روزی (برگرفته از نهج البلاغه)

مثل شاخۀ درخت انگور یا هر درخت دیگر که با زدن و کوتاه کردن، رشد بیشتری می کند و ثمر بیشتری می دهد، درخت رزق و روزی انسان نیز، با انفاق و صدقۀ مستحب یا با پرداخت زکات مال، پر ثمرتر می گردد.

حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام می فرمایند :

با صدقه دادن ، روزی خود را فرود آورید. نهج البلاغه، حکمت ۱۳۷

چنین نیست که میزان رزق آدمی تنها به تلاش اقتصادی او وابسته باشد. دادن مال به مستمند، گرچه در ظاهر، موجب کاهش مال است، ولی خداوند همین را سبب وسعت رزق و برکت مال قرار می دهد.

نپرداختن زکات مال و بی اعتنایی به سهم فقراء و درمانِ فقر در جامعه، موجب بلاهای گوناگون می شود، روایات بسیاری دلالت بر این دارد که برخی از بلّیات و خشکسالی ها و کمبود باران و خشکیدن رودها و چشمه ها برای آن است که مردم زکات نمی پردازند.نتیجه آنکه اگر مردم تقوای مالی داشته باشند و زکات و صدقه بدهند و احسان کنند، هم دچار قحطی و خشکسالی و بلاها نمی شوند. قرآن می فرمایید: مردم آبادی ها اگر اهل ایمان و تقوا باشند، برکات الهی از آسمان و زمین به روی آنان گشوده می شود. اعراف، آیه ۹۶

امام علی علیه السلام با اشاره به همین معادله و نقش انفاق مالی در افزایش روزی و جلوگیری از خسران، می فرمایند:

اموال خود را با پرداخت زکات، حفظ کنید.نهج البلاغه حکمت ۱۴۶ (در مقالات مختلف در سایت نیک گستر وصال توضیح داده شد که زکات در قرآن و روایات همان صدقه هست نه الزاما زکات واجب بر بعضی اقلام دنیا)

مانند پرداخت حق بیمه که سبب می شود خانه و ماشین و زندگیِ بیمه دهنده از خسارت ها در امان بماند.

در کلام امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام چنین آمده است: کسی که با دستِ کوتاه عطا و بخشش کند، با دست بلند به او بخشش می شود. نهج البلاغه حکمت ۲۳۲

سید رضی در شرح این جملۀ نهج البلاغه می گوید : یعنی کسی که اندکی از مال خود را در راه خیر انفاق کند، خداوند پاداش بزرگ به او عطا می کند. مقصود از دست در اینجا یعنی نعمت، نعمت خدا همیشه بیش از نعمت و عطا و احسان بندگان است، چون اصل همۀ نعمت ها از اوست و به او بر می گردد.

خلاصه برداری از کتاب انفاق نوشته ی جواد محدثی

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا اباصالح المهدی

عجل الله تعالی فرجک الشریف

خطر ثروت بی انفاق (برگرفته از نهج البلاغه)

غنا و ثروتمندی که از مواهب الهی است، گاهی دردسرساز می شود و رزق فراوان، گاهی به خاطر ناشکری و ترک احسان کاهش میابد، یا سبب عذاب می شود.

نیکی و انفاق می تواند تضمینی بر بقای نعمت و دوام و افزایش رزق باشد. حضرت علی علیه السلام می فرماید:

زمانی که مقدّمات نعمت ها برای شما فراهم گشت، نهایت آن را با ناسپاسی و کمیِ شکر از خود نرانید. نهج البلاغه، حکمت ۱۳

گاهی خداوند، بندۀ ناسپاس و بی خیر و احسان را به حال خود رها میکند، در نتیجه هم برخوردار است و هم ناسپاس و غافل، و این می تواند مقدّمۀ یک عقوبت و مؤاخذه باشد.در روایات از این وضعیّت با عنوانِ استدراج یاد شده است، یعنی کاری با او ندارند، تا به تدریج پرونده اش سنگین شود و مورد کیفر سخت قرار بگیرد. پس نباید خوش خیال و غافل باشد.

به تعبیر امیرالمومنان علیه السلام :

چه بسیار صاحب نعمتی که با نعمت ها مورد استدراج و مؤاخذه تدریجی قرار می گیرد.نهج البلاغه حکمت ۲۷۳

و به تعبیر دیگر چه بسا کسانی که خدا به آنان احسان می کند تا آزمایششان کند. نهج البلاغه حکمت ۲۶۰

و در جای دیگر می فرماید: ای مردم ، همچنان که خدا شما را از بلا و کیفر هراسان میبیند، در هنگام برخورداری از نعمت هم هراسان ببیند.همانا کسی که رزق و روزی گسترده یابد و آن را استدراج و مقدّمۀ کیفر تدریجی به حساب نیاورد، از چیز خوفناکی خود را ایمن پنداشته است. نهج البلاغه حکمت ۳۵۸

یعنی خیلی نباید آسوده خاطر بود، داشتن نعمت و ثروت، امتحان است و مسوؤلیت سنگین دارد و اگر کسی از آزمون مالی خدا سربلند بیرون نیاید گرفتار می شود. این توجّه سبب می شود طغیانگری نکند و به تکالیف خود نسبت به نیامندان عمل کند، و گرنه مرفّه بی درد می شود و سر نوشت قارون در انتظار اوست.

خلاصه برداری از کتاب انفاق نوشته ی جواد محدثی

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا اباصالح المهدی

عجل الله تعالی فرجک الشریف

ادب و آداب انفاق (برگرفته از نهج البلاغه)

انفاق با اشتیاق

بی میلی و کراهت در انفاق، آن را از ارزش می اندازد و برای گیرنده هم ناراحت کننده است. شخص باید با شوق و طیب و رضایت قلبی عطا و از عطاپذیر هم ممنون باشد.

حضرت امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند :آنچه را می بخشی و می دهی، با خوشرویی و گوارایی عطا کن و اگر نمی خواهی با مهربانی و عذر خواهی نده. نهج البلاغه نامۀ ۵۳ بنده ۱۱۳

اگر هم امکانات و مالی برای انفاق نیست و شخص نمی خواهد احسان کند، برخورد تند و اهانت آمیز با نیازمند نداشته باشد.نظیر کلام خدا که فرموده است : گدا را مران. ضحی، آیه ۱۰

انفاق بی منّت

خدای سرمدی در سورۀ بقره آیه ۲۶۴ می فرمایند : صدقه های خود را با منّت و آزار باطل مکنید .

منت گذاشتن از سوی دیگر نشانۀ عدم اخلاص است، چون اگر انفاق تنها برای خدا باشد، نیازی به منّت گذاشتن و بزرگ نمایی نیست.

امیر المومنین حضرت علی علیه السلام خطاب به مالک اشتر می نویسند: از منّت نهادن بر مردم در احسانی که به آنان می کنی یا از اینکه کار خود را بیش از آنچه هست بزرگ و بسیار بیشماری، بپرهیز…. و در ادامه، به پیامدهای منفی این شیوه چنین اشاره می فرماید: منّت گذاشتن، احسان را باطل و خراب می کند و بزرگ نمایی، نور حق را از بین می برد.نهج البلاغه نامۀ ۵۳

دچارعُجب نشدن

برخی با اندک احسان و انفاقی می پندارند که کار بسیار مهمّی کرده اند و علاوه بر آنکه منّت می گذارند، در دل خود هم گرفتار عُجب و غرور می شنوند. در توصیه های اسلامی آمده است که همیشه کار نیک خ.د را ناچیز بشمارید تا دچار عُجب نشوید و کار بد خود را بزرگ شمارید، تا درصدد اصلاح آن برآیید و در توبه شتای کنید.

امام علی علیه السلام می فرمایند : روا کردن حاجت ها و برآوردن نیازها جز با سه ویژگی، مستقیم و استوار نمی شود: یکی آنکه آن را کوچک بشماری، تا عظمت پیدا کند، دیگر آنکه آن را پوشیده بداری تا خودش آشکار شود،سوم آنکه آن را زود انجام دهی و امروز و فردا نکنی تا برای طرف گوارا باشد. نهج البلاغه حکمت ۱۰۱

مگر می توان از عهدۀ سپاس نعمت های الهی برآمد؟ پس احسان و انفاق مختصر را نباید بزرگ انگاشت. حضرت علی علیه السلام در زمینۀ جلوگیری از پیداش این غرور، سخن مفصّلی دارند که خلاصۀ آن چنین است : به خدا قسم اگر پیوسته به درگاه خدا بنالید و از مال و اولاد خود دل برکنید تا یک درجه به قرب الهی نائل شوید، یا یکی از گناهان شما آمرزیده شود، در مقابل آن ثواب الهی یا عقابی که در پیش است، کاری نکرده اید! به خدا سوگند، اگر از ترس، دل های شما آب شود و دیدگانتان خون ببارد و تا دنیا باقی است، شما هم باقی باشید و هر چه در توان دارید بکوشید، هرگز با نعمت ها ی بزرگی که خدا به شما داده و شما را به ایمان هدایت کرده است، برابری نخواهید کرد و از عهدۀ آن برنخواهید آمد…. نهج البلاغه خطبه ۵۲

پس چه جایی است برای مغرور شدن به نیکی ها و احسان ها؟

عطای پیش از سوال

کسی که نیاز خود را بر زبان می آورد و رو می اندازد تا کمکی به او شود، در واقع آبروی خود را هزینه کرده و خود را کوچک کرده است. انفاق و بخشش در چنین حالتی کم ارزش است. انفاق وقتی ارزشمند است که نگذاریم به این مرحله برسد و قبل از درخواست عطا کنیم و منتظر سوال نیازمند نمانیم و این والاترین مرتبۀ سخاوتمندی است و به اخلاص هم نزدیک تر است.

امام علیه السلام می فرمایند : سخاوت آن است که بدون درخواست قبلی عطا شود، ولی آنچه پس از در خواست داده می شود، به خاطر حیا و رهایی از بدگویی و ملالت شدن است(یعنی انفاق به خاطر رو دربایستی و حرف مردم، بی ارزش است). نهج البلاغه حکمت ۵۳

اعتدال در انفاق

میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط ، در هر کاری از جمله در انفاق پسندیده است و خروج از مرز اعتدال ، جاهلانه است. خداوند متعال در قرآن کریم سورۀ اسراء آیه ۲۹ به حضرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هم همین توصیه را دارد که اعتدال در انفاق را رعایت کند. و در وصفِ عبادالرّحمان نیز پرهیز از اسراف و بخل و پیمودن راه میانه را توصیه می فرماید آیه ۶۷ فرقان.

حضرت امیرالمومنین آقا امام علی علیه السلام توصیه می فرمایند : بخشنده باش نه در حّد اسراف و بیش از حد . اندازه نگه دار، ولی نه در حدّ سختگیری و بُخل. نهج البلاغه حکمت ۳۳

رعایت جایگاه مال و انفاق و حسابگری و دقت در این مساله، سبب می شود نه سرمایه و مال هدر رود، نه به غیر مستحق پولی داده شود و نه انفاق کننده ، از اجر و پاداش محروم بماند. امام در هشدار نسبت به این جایگاه می فرماید : دانید که پرداخت مال در غیر موردش، تبذیر و اسراف است. چنین کاری برای شخص، نزد مردم و در دنیا سربلندی می آورد، ولی مایۀ سرافکندگی در آخرت است، نزد مردم محبوبیّت پیدا می کند، امّا نزد خدا از ارزش می افتد. هر کس مال خود را بیجا خرج کند، یا به غیر شایسته و غیر نیازمند بدهد، هم از سپاس مردمی بی بهره می شود، هم محبت مردم متوجّه دیگران می گردد و اگر روزی هم به کمک مردم نیازمند شود، چندان همراهی و یاری اش نمی کنند. نهج البلاغه خطبه ۱۲۶ . همچنین در سخنی دیگر می فرماید : کسی که احسان خود را در غیر محل و مورد مناسب و به غیر مستحق دهد، بهره ای جز تعریف و ستایش فرومایگان و بدان ندارد، آن هم تا وقتی است که احسان به دستشان می رسد و می گویند: عجب دست بخشنده ای دارد.نهج البلاغه خطبه ۱۴۲

انفاق به نیازمندان واقعی

آنچه ارزش انفاق و احسان را بلا می برد، شناخت نیازمندان واقعی و درماندگان و اقدام برای رفع خلأهاست. مثلا کسانی که بدهکارند و از عهدۀ ادای دیْن خود بر نمی آیند، یتیمان بی سرپرست، مصیبت زدگان مستمند، اسیران گرفتار، خویشاوندان بی بضاعت و نیازمند، از جمله مواد ضروری تر برای انفاق است.

حضرت علی علیه السلام می فرمایند : کسی که خداوند به او مالی داده است، با آن مال به اقوامش کمک کند، مهمانی نیکو و شایسته برگزار کند، اسیر و گرفتار را آزاد سازد، به فقیر و بدهکار بدهد و بر ادای حقوق واجب و حوادث و بلاها شکیبایی ورزد تا به ثواب الهی برسد.نهج البلاغه خطبۀ ۱۴۲

یکی از سفارشات حضرت علی علیه السلام در آخرین لحظات، پس از ضربت خوردن این بود که : خدا را خدا را دربارۀ یتیمان ، آنان را گاهی سیر و گاهی گرسنه نگذارید، مبادا در کنار شما تباه شوند. نهج البلاغه نامۀ ۴۷

در عهده نامۀ خود به مالک اشتر نیز، سفارش اکید در مورد طبقات پایین و محروم اجتماع می کند و به کمک به بینوایان گرفتار و از کار افتادگان و زمین گیران و یتیمان و سالخوردگان و افراد آبرومند و قانع که روی سوال و اظهار حاجت ندارند فرمان می دهد.

انفاق به خویشاوندان محروم

از جمله اولویّت های مهم در احسان و انفاق، فامیل مستمند است.حضرت امیرالمومنین علیه السلام در یک جا خویشاوندان و اقوام را توصیه می کند با هم ارتباط و پیوند داشته باشند و به هم برسند و به یکدیگر بذل و بخشش کنند.نهج البلاغه نامۀ ۴۷٫ در جایی هم در توصیه به ثروتمندان جهت رسیدگی به اقوام مستمند خویش می فرماید : مبادا یکی از شما از خویشاوندی که گرفتار فقر و بینوایی است، روی برگرداند! باید با مال و ثروتی او را یاری رساند که اگر انفاق نکند، بر دارایی اش نیفزاید، و اگر انفاق کند، چیزی از دارایی او نکاهد.نهج البلاغه، خطبۀ ۲۳

کوچک نشمردن انفاق کم

از وسوسه های شیطان برای بازداشتن انسان از عمل خیر، کوچک جلوه دادنِ کار خوبِ کم و سست کردن او از انجام آن به قصد کارهای بزرگ تر است.

آقای ما حضرت امام امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام می فرمایند : کار نیک را انجام دهید و چیزی از آن را کوچک مشمارید، چرا که کوچکِ آن بزرگ مقدار است و اندک آن بسیار، نهج البلاغه حکمت ۴۲۲

و در جایی دیگر می فرمایند : با وجود تقوا هیچ عملی کم نیست، چگونه کم خواهد بود چیزی که مورد قبول قرار گیرد؟ نهج البلاغه حکمت ۹۵

بعلاوه با احسان های اندک ، قدرت روحی و ظرفیّت انجام کارهای بزرگ تر بالا می رود و دل کندن از مال کم، مقدمۀ دل کندن از اموال بسیار است. امیرالمومنین علیه السلام می فرماید : کار اندکی که دوام دارد، بهتر از کار بسیاری است که از آن خسته شوی. نهج البلاغه حکمت ۴۴۴

بعضی از احسان ناچیز شرمنده می شوند و همین خجالت، مانع آن می شود. امام علی علیه السلام در این باره می فرمایند : از بخشش کم خجالت نکش، چرا که محرومیّت از آن ، کمتر است. نهج البلاغه حکمت ۶۷

اخلاص در انفاق

ارزش هر عملی به اخلاص است. قرآن کریم انفاق خالصانه و در راه خدا را پاداشی مضاعف حتّی تا هفتصد برابر وعده می دهد. بقره آیه ۲۶۱ و انفاق های ریایی را هم بی اثر و بر باد رفته می داند که چیزی دستگیر انفاق کننده نمی شود و برایش چیزی نمی ماند. بقره آیه ۲۶۴

خاندان عصمت و طهارت ، حضرت امیرالمومنین علی  و حضرت زهرا صلوات الله علیهم اجمعین سه روز افطار خود را بدون چشمدات پاداش و تشکّر، و تنها برای خدا انفاق کردند و به مسکین و یتیم و اسیر دادند، خداوند در ستایش و تقدیر از این انفاق ارزشمند، سورۀ هل اتی را نازل فرمود. توصیه های حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام به اخلاص در عمل، شامل انفاق هم می شود.

برای خدا کار کنید نه برای نشان دادن به دیگران، و یا شنودن این و آن، چرا که هر کس برای غیر خدا عمل کند، خداوند او را به کسی .ا می گذارد که برای او عمل کرده است.

خلاصه برداری از کتاب انفاق نوشته ی جواد محدثی

Views: 707

اشتراک گذاری

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

نوزده − 11 =

آخرین اخبار