سیماى صدقه در قرآن کریم و روایات اسلامى

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا صاحب العصر و الزمان

عجل الله تعالی فرجک الشریف

فصل اول : سیماى صدقه در قرآن کریم و روایات اسلامى
الف : مفهوم صدقه در قرآن کریم
۱ خداى تعالى فرموده است : ففدیه من صیام او صدقه او نسک …؛ و از آن فدا کند بروزه داشتن یا صدقه دادن یا کشتن گوسفند…(۱)
۲ خداى تعالى فرموده است : قول معروف و مغفره خیر من صزدقه یتبعها اذى والله غنى حلیم ؛ فقیر سائل را به زبان خوش و طلب آمرزش رد کردن بهتر است تا آن که صدقه دهند و از پى آن آزار کنند خداوند (از اطاعت و صدقه ) خلق بى نیاز و بر (عصیان و بخل ) آنان بردبار است .(۲)
۳ خداى تعالى فرموده است : لا خزیر فى کثیر من نجویهم الا من امر بر صدقه او معروف او اصلاح بزین الناس …؛ هیچ فایده و خیرى در سخنان سرى آن ها نیست مگر آن که کسى در صدقه دادن و نیکوئى کردن و اصلاح میان مردم سخن سرى گوید…(۳)
۴ خداى تعالى فرموده است : خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها و صل علیهم …؛ اى رسول ما تو را از مؤ منات صدقات را دریافت دار تا بدان صدقات نفوس آن ها را (از پلیدى و حب دنیا) پاک و پاکیزه سازى و آن ها را به دعاى خیر یاد کن …(۴)
۵- خداى تعالى فرموده است : یا ایها الذین امنوا اذا ناجیتهم الرسول فقدموا بین یدى نجویکم صدقه …؛ اى اهل ایمان هرگاه بخواهید که با رسول سخن سرى گوئید (یا سؤ الى کنید) پیش از این کار باید (مبلغى ) صدقه دهید.(۵)
۶ خداى تعالى فرموده است : ان تبدوا الصدقات فنعما هى و ان تخفوها و تؤ توها الفقراء فهو خیر لکم …؛ اگر به مستحقان آشکارا انفاق صدقات کنید کارى نیکوست لیکن اگر در پنهانى به فقیران (آبرومند) رسانید نیکوتر است …(۶)
۷- خداى تعالى فرموده است : یمحق الله الربوا و یربى الصدقات و الله لا یحب کل کفار اثیم ؛ خداوند سود ربا را نابود گرداند (که ربا جز لعنت و شقاوت در دنیا و آخرت سودى ندارد) و صدقات را افزونى بخشد و خدا دوست ندارد مردم سخت بى ایمان گنه پیشه را (که رباخوار و حریض و بخیلند).(۷)
۸- خداى تعالى فرموده است : انما الصدقات للفقراء و المساکین و العاملین علیها و المؤ لفه قلوبهم و فرى الرقاب و الغارمین و فرى سزبیا الله فریضه من الله و الله علیم حکیم ؛ مصرف صدقات منحصرا مختص ‍ به این هشت طایفه است : فقیران و عاجزان و متصدیان اداره صدقات و براى تاءلیف قلوب (یعنى براى متمایل کردن بیگانگان به دین اسلام ) و آزادى بندگان و قرض داران و در راه خدا(یعنى در راه تبلیغ و رواج دین خدا) و در راه دروماندگان این مصارف هشتگانه فرض و حکم خداست که خدا بر تمام حکم و مصالح امور آگاهست .(۸)
۹- خداى تعالى فرموده است : یا ایها الذین امنوا لا تبطلوا صردقاتکم بالمن و الاذى …؛ اى اهل ایمان صدقات خود بسبب منت و آزار تباه نسازید…
علاوه بر این در قرآن مجید در آیه ۱۰ سوره حدید آمده است :
((من ذى الذى یقرض الله قرضا حسنا فیضاعفه له و له اءجر کریم ؛ کیست به خدا وام نیکو دهد(و از اموالى که به او ارزانى داشته انفاق کند) تا خداوند آن را براى او چندین برابر کند؟ و براى او پاداش پر ارزشى است !))
خداوند متعال در این آیه مى فرماید: کیست که به خداوند قرض دهد یعنى مالش را به امید عوض ، انفاق کند و علت این که در این جا به جاى انفاق از قرض نام برده شده است ، این است که قرض ، دزینى است که واجب است عوض آن پرداخت گردد و انفاق هم امرى است که لازم است در مقابلش ‍ اجر و پاداش منظور گردد.
بنابراین انفاق کننده مانند کسى است که وام مى دهد. آن هم ((قرضا حسنا؛ وامى نیکو)) که از روى رضایت نفس و اخلاص در بهترین راهها صرف گردد. که در این صورت خداوند اجر و پاداش او را چندین برابر مى گرداند.
ب ) مفهوم انفاق و صدقه در سخنان معصومین علیهم السلام
انفاق و صدقه یک قانون عمومى در جهان آفرینش و مخصوصا در سازمان بدن هر موجود زنده است ؛ قلب انسان تنها براى خود کار نمى کند بلکه از آن چه دارد به تمام سلول ها انفاق مى کند، مغز و ریه و سایر دستگاه هاى بدن انسان همه از نتیجه کار خود دائما انفاق مى کند و اصولا زندگى دسته جمعى بدون انفاق مفهومى ندارد.
۱- رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: ان على کل مسلم فى کلى یوم صدقه ،
قریل : من یطیق ذلک ؟
قال (ص ): اماطتک الاءذى عن االطریق صدقه ، و ارشادک الرجل الى الطریق صدقه ، و امرک بالمعروف صدقه ، و نهیک عن المنکر صدقه ، و ردک االسلام صدقه (۹)؛ همانا بر عهده هر مسلمانى است که در هر روز صدقه دهد، عرض شد: چه کسى توان انجام این کار را دارد؟ فرمود: اگر در مسیر و راه آنچه موجب اذیت رهگذر باشد بر طرف سازى صدقه است ، و راه نشان دادن به راهگذر صدقه است ، و عیادت کرد مریض صدقه است ، و امر به معروف و نهى از منکر صدقه است ، و جواب سلام صدقه است .
۲- رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: من الصدقه آن یتعلم الرجل العلم و یعلمه الناس (۱۰)؛ فراگرفتن علم و آموختن آن به مردم صدقه است .
۳- رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: یا ابا ایوب الا اخبرک و ادلک على صدقه یحبها الله و رسوله ؟
تصلح بزین الناس اذا تفاسدوا و تباعدوا(۱۱)؛ اى ابو ایوب ! آیا خبرت ندهم و دلالت به صدقه ایت نکنم که خدا و پیغمبرش صلى الله علیه و آله آن را دوست دارند؟ اصلاح کردن در میان مردم هنگامى که فاسد گردند و از یکدیگر دورى گزینند.
۴- رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: کل معروف صدقه و الدال على الخیر کفاعله و الله یحب اغاثه اللهفان (۱۲)؛ هر معروفى صدقه است ، کسى که راهنمائى به خیر کند همانند کسى است که آن را انجام مى دهد، و خدا فریادرسى شخص مظلوم را دوست مى دارد.
۵- رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: کل معروف صدقه الى غنى اَو فقیر، فتصدقوا و لو بشق ثمره و اتقوا النار و لو بشق التمره (۱۳)؛ هر کار پسندیده اى و معروفى صدقه بسوى دولتمند و مستمند محسوب است ، پس صدقه بدهید اگر چه به نیمه خرمائى باشد و از آتش پروا کنید اگرچه با نیمه خرما باشد.
۶- رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: کلکم یکلم ربه یوم القیامه لیس بینه و بینه ترجمان ، فینظر اءمامه ، فلا یجد الا ماقدم ، و ینظر عن یمینه فلا یجد الا ما قدم ، ثم ینظر عن یساره فاذا هو بالنار، فاتقوا النار و لو بشق تمره فان لم یجد احدکم فبکلمه طیبه (۱۴)؛ همه شما، در روز قیامت بدون دخالت واسطه و مترجم با پروردگار خود سخن مى گوئید، و هرکس ‍ پیش روى خویش چون بنگرد جز آنچه از پیش فرستاده چیزى نیابد: و به جانب راست نظر کند هرچه خود از پیش تقدیم داشته مى یابد، سپس به سوى چپ نگاه مى کند آتش بیند، پس از آتش بهراسید اگرچه با پاره اى خرما باشد و اگر آن را بدست نیاوردید با یک سخن پاک گفتن این کار را بکنید.
۷- رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: لاصحابه : الا اخبرکم بشى ء ان اءنتم فعلتموه تباعد الشیطان منکم کما تباعد الشیطان منکم کما تباعد المشرق من المغرب ؟
قالوا: بلى .
قال : الصوم یسود وجهه ، و الصدقه تکسر ظهره (۱۵)؛ آیا به شما خبر بدهم به چیزى که اگر آن را انجام دهید شیطان از شما دور مى شود همانند دور بودن مشرق و مغرب ؟
عرض کردند: آرى ،
فرمود: روزه چهره شیطان را سیاه مى کند و صدقه پشت او را مى شکند.
۸- رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: ان الله لیدرء بالصدقه سبعین میته من السوء؛ پیغمبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: همانا خدا بوسیله صدقه هفتاد گونه مردن بد را دفع مى کند.
۹- امام صادق علیه السلام فرمود: لا یتبع الرجل بعد موته الا ثلاث خصال : صدقه اءجراهاالله له فى جیاته فهى تجرى له بعد موته . و سنه هدى یعمل بها. و ولد صالح یدعوله(۱۶)؛ پس از مرگ آدمى جز به سه خصلت از وى باقى نمى ماند و بدنبال او نمى رود: صدقه جاریه اى که : در زندگى انجام داده و پس از مرگش باقى است . و روش درستى که – بدان عمل شود، و فرزند خوب و شایسته اى که – براى او دعا کند.
۱۰- سفیان بن عمرو به محضر امام صادق علیه السلام شکایت کرد و گفت : انى کنت انظر فى النجوم فاعرفها و اعرف الطالع فید خلنى من ذلک
فقال : اذا وقع فى نفسک شیى فتصدق على اول مسکین ثم امض فان الله عز و جل یدفع عنک .(۱۷) من مردى ستاره شناسم و طالع ستارگان را مى دانم و (گاهى ) از رهگذر مطالعات نجومى چیزى در خیالم وارد مى شود.
امام علیه السلام فرمود: هرگاه چیزى در خیال تو واقع گشت به نخستین مسکینى که مى رسى صدقه بده و بکار خود بپرداز که : خداى عز و جل آن خیال بد و نحوست را از تو دفع مى فرماید.
۱۱- کتاب جعفریات به سلسله سند خود از امیرالمؤ منین علیه السلام روایت کرده است که رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: الصدقه شیى عجیب
قال : فقال ابوذر الغفارى رضى الله عنه : یا رسول الله (ص ) فاى الصدقات افضل ؟
قال : اغلاها ثمنا و انفسها عند اهلها
قال : فان لم یکن له المال ؟
قال : عفو طعامک
قال : یا رسول الله (ص ) فمن لم یکن له عفو طعام ؟
قال : فضل راى ترشد به صاحبک
قال : فان لم یکن له راى
قال : فضل (قوت تعتد) بها على ضعیف
قال : فان لم یستطع
قال : و ان تعین مغلوبا
قال : یا رسول الله (ص ) فمن لم یفعل ؟
قال : فینتحى عن طریق المسلمین ما یؤ ذیهم
قال : یا رسول الله (ص ) فمن لم یفعل ؟
قال تکف اذاک عن الناس فانها صدقه تط هربها عن نفسک .(۱۸)
صدقه چیزى است عجیب ،
ابوذر رضى الله عنه عرض کرد: یا رسول الله صلى الله علیه و آله کدام یک از صدقات برتر است ؟
فرمود: آن که گران بهاتر و نفیس تر در نزد اهلش باشد.
عرض کرد: اگر کسى مالى ندارد چه کند؟
فرمود: از مازاد و باقى مانده غذاى تو،
عرض کرد: یا رسول الله صلى الله علیه و آله اگر باقى مانده غذا نداشته باشد؟
فرمود: راءى و نظرى بدهى که دوست خود را راهنمایى کنى ،
عرض کرد: اگر راءى و نظرى نداشته باشد؟
فرمود: بازمانده از قوت و روزى که رفع نیاز از تهیدستى کند.
عرض کرد: اگر توانائى آنرا نداشته باشد؟
فرمود: و کمک و یارى به مغلوبى دهى .
عرض کرد: یا رسول الله صلى الله علیه و آله اگر این کار را نکند؟
فرمود: چیزهائى که موجب آزار مسلمانان است از مسیر و گذرگاه آنان بر دارد،
عرض کرد: یا رسول الله صلى الله علیه و آله اگر این عمل را انجام ندهد؟
فرمود: اذیت خود را از مردم بازدارى (به مردم آزار نرسانى ) که این صدقه اى است . که جان تو را پاک مى گرداند.
۱۲- امام صادق علیه السلام فرمود: لو جرى المعروف على ثمانین کفا لاوجروا کلهم من غیر ان ینقص عن صاحبه من اجر شیئا؛(۱۹) اگر صدقه اى بر هشتاد دست جریان یابد(دست به دست شود) صاحبان همه آن دست ها پاداش دارند بى آنکه از پاداش صدقه دهنده نخستین چیزى کاسته شود.
انفاقهاى مالى و اهمیت آن ها
در بسیارى از روایات اسلامى تعبیراتى آمده است که نشان مى دهد((ترک زکات )) در سرحد کفر است به عنوان نمونه :
۱- در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى خوانیم که از جمله سفارش هاى پیامبر صلى الله علیه و آله به امام على علیه السلام این بود: یا على ! کفر بالله من هذه الامه عشره … و عد منهم مانع الزکاه ، ثم قال یا على ! من منع قیراطا من زکاه ماله فلیس بمؤ من و لا مسلم و لا کرامه ،
یا على تارک الزکاه یسئل الله الرجعه الى الدنیا، و ذلک قوله تعالى : حتى اذا جاء اءحدهم الموت قال : رب ارجعون ؛ اى على ! ده طایفه از این امت به خداوند بزرگ کافر شده اند؛ و یکى از این ده گروه را مانع الزکات شمرد… سپس فرمود: اى على ! تارک الزکات به هنگام مرگ تقاضاى بازگشت به این دنیا(براى جبران گناه عظیم خود مى کند اما پذیرفته نمى شود) و این همان است که خداوند در قرآن مجید به آن اشاره فرموده : زمانى که مرگ یکى از آن ها فرا رسد مى گوید: پروردگارا! مرا باز گردانید(اما پاسخ منفى مى شنود)…(۲۰)
۲- در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السلام آمده است : ان الله عز و جل فرض للفقراء فى اءموال الاغنیاء فریضه لا یحمدون الا باءدائها و هى الزکاه بها حقنوا دمائهم و بها سموا مسلمین ؛ خداوند بزرگ براى فقیران در اموال اغنیاء فریضه اى قرار داده که جز با اداء آن شایسته ستایش ‍ نیستند، و آن زکات است که به وسیله آن خون خود را حفظ مى کنند و نام مسلمان بر آن ها گزارده مى شود.(۲۱)
فصل دوم : شرایط انفاق و صدقه در راه خدا
شرایط انفاق و صدقه در راه خدا
تعبیر به ((قرضا حسنا؛ وامى نیکو)) در این آیه (۲۲) اشاره به این حقیقت است که وام دادن خود اقسامى دارد که بعضى را ((وام نیکو)) و بعضى را ((وام کم ارزش )) و یا حتى بى ارزش مى توان شمرد.
قرآن مجید شرایط وام نیکو را در برابر خداوند یا به تعبیر دیگر((انفاق ارزشمند)) را در آیات مختلف بیان کرده است ، و همچنین آن گونه که از سخنان معصومین علیه السلام استفاده مى شود باید داراى ده شرط باشد از جمله :
شرط اول : قبل از هر چیز باید انفاق و صدقه از اموال حلال باشد زیرا خداوند طیب است و فقط طیب و پاکیزه را مى پذیرد و همچنین انما یتقبل الله من المتقین ؛ همانا خداوند از پرهیزگاران مى پذیرد.(۲۳)
۱- در حدیثى آمده است : ان الله یقبل التوبات و یاءخذ الصدقات و لا یقبل منها الا الطیب ؛ بدرستى که خداوند توبه بندگانش را قبول مى کند و صدقات را مى گیرد و فقط پاکیزه (حلال ) از آن ها را قبول مى کند.(۲۴)
۲- در حدیث دیگرى از رسول خدا صلى الله علیه و آله آمده است : من کسب مالا من حرام فاءعتق منه کان ذلک علیه اصرا؛ کسى که ثروتى را از راه حرام به دست آورد پس آن مال را رها کند بر او عذابى دردناک است )).
مراد از ((اصر)) که در این حدیث آمده این است ، که خداوند او را عقاب مى کند به عقوبتى دردناکتر و شدیدتر از عقوبت کسب حرامش که مال دیگران را غصب نموده و نگهدارى کرده و به صاحبش رد نکرده است ، چون در روایت دارد که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: ((کسى که مال مؤ منى را به ناحق و از روى غصب به چنگ آورد اعمال خیر و خوبى را که انجام مى دهد در حسنات او به حساب نمى آید تا زمانى که توبه کند و مال (غصبى ) را به صاحبش برگرداند.))(۲۵)
۳- از امام صادق علیه السلام در ذیل آیه ۲۶۷ سوره بقره آمده است : ((کان الناس حین اءسلموا عندهم مکاسب من الربا و من اءموال خبیثه فکان الرجل یتعمدها من بین ماله فیتصدق بها فنهاهم الله عن ذلک و اءن الصدقه لا تصلح الا من کسب طیب ؛ زمانى که مردم (از راه حرام بدست آورده بودند)، مردى بود از همین اموال (خبیث ) صدقه داد، پس ‍ خداوند آن ها را از این کار نهى کرد براى این که صدقه درست نیست مگر از درآمدهاى حلال .))(۲۶)
البته کسى که از اموال خوب و حلال خود صدقه مى دهد، خداوند نیز به او عوض و پاداشى عظیمى خواهد داد، خداوند متعال در قرآن مجید به این مطلب تصریح فرموده است : ((و ما اءنفقتم من شى ء فهو یخلفه و هو خیر الرازقین ؛ و آنچه را که انفاق کرده اید پس خداوند عوض آن را مى دهد و او بهترین روزى دهنده هاست .))(۲۷)
از این آیه این گونه استفاده مى شود، کسى که اموالش در راه خیر انفاق کند، خداوند به او عوض مى دهد. و عوض دادن خداوند یا در دنیاست که به صورت زیاد شدن نعمتهاست و یا در آخرت است که همان بهشت جاویدان است .
و همچنین در حدیث آمده است که : پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: ((لا یقبل الله صدقه من غلول ؛ خداوند هیچ انفاقى را که از طریق خیانت است نمى پذیرد.))(۲۸)
شرط دوم : آن است که صدقه از اموال نفیسه و خوب و سالم باشد یعنى ؛ از بهترین قسمت مال انتخاب شود، نه از اموال دور ریختنى و کم ارزش .
خداوند متعال در قرآن مجیدش مى فرماید: ((یا اءیها الذین امنوا اءنفقوا من طیبات ما کسبتم و مما اءخرجنا لکم من الارض و لا تیمموا الخبیث منه تنفقون و لستم بآخذیه الا اءن تغمضوا فیه و اعلموا اءن الله غنى حمید؛
اى کسانى که ایمان آورده اید! از قسمت هاى پاکیزه اموالى که (از طریق تجارت حلال ) به دست آورده اید، و از آن چه از زمین براى شما خارج ساخته ایم (از منابع و معادن و درختان و گیاهان ) انفاق کنید! و براى انفاق به سراغ قسمت هاى ناپاک نروید در حالى که خود شما، (به هنگام پذیرش ‍ اموال ) حاضر نیستند آن ها را بپذیرید، مگر از روى اغماض و کراهت ! و بدانید خداوند، بى نیاز و شایسته ستایش است .))(۲۹)
شرط سوم : زمانى صدقه بدهد که به ادامه زندگانى امید داشته باشد، نه این که آن قدر صدقه دادن را به تعویق اندازد که روح به حنجره اش رسید آن وقت وصیت کند که فلان چیز را به فلان کس بدهید.
۱- در حدیث وارد شده است که از حضرت رسول صلى الله علیه و آله سؤ ال کردند که کدام صدقه برتر است ؟
فرمود: ((اءن تصدق و اءنت صحیح شحیح تاءمل البقاه و تخاف الفقر و لا تمهل حتى اذا بلغت الحلقوم قلت : لفلان کذا و لفلان کذا…؛ صدقه بدهى که تندرست باشى و بخل بورزى بخاطر آنکه اندیشه کنى در آینده عمرت که باقى است تهیدست گردى ، و مهلت نیابى تا مرگ گریبانگیرت شود و بگوئى براى فلانى این مقدار، هان به فلانى این اندازه بدهید…))(۳۰)
۲- و همچنین از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: ((درهم یعطیه الرجل فى صحه خیر من عتق رقبه عند الموت ؛ درهمى که در حال سلامتى صدقه بدهد بهتر از بنده و غلامى را در هنگام مرگ آزاد کند.))
شرط چهارم : صدقه را به نیازمندان واقعى بدهند، یعنى ؛ به کسانى انفاق کنند که سخت به آن نیازمندند، و اولویتها را در نظر بگیرد.
خداوند تعالى فرموده است : ((للفقراء الذین اءحصروا فى سبیل الله لا ستطیعون ضربا فى الارض …؛ (انفاق شما مخصوصا باید) براى نیازمندانى باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته اند؛ (و توجه به آیین خدا، آن ها را از وطن هاى خویش آواره ساخته ، و شرکت در میدان جهاد، به آن ها اجازه نمى دهد تا براى تاءمین زندگى ، دست به کسب و تجارتى بزنند) نمى توانند مسافرتى بکنند و سرمایه اى به دست آورند و از شدت خویشتن دارى ، افراد ناآگاه آن ها را بى نیاز مى پندارند؛ اما آن ها را از چهرهایشان مى شناسى ؛ و هرگز با اصرار از مردم نمیخواهند( این مشخصات آن ها) و هر چیز خوبى در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است .))(۳۱)
البته شاید مراد آیه شریفه حق واجب در اموال مؤ منین باشد، مانند آن داستانى را که از رسول اکرم صلى الله علیه و آله درباره اهل صفه نقل کرده اند:
عکرمه از عبدالله بن عباس روایت کرده که روزى رسول اکرم صلى الله علیه و آله بر اصحاب صفه گذشت ، و فقر و درماندگى و بیچارگى آنان را دید فرمود: هر کس از امت من بر این حال باشد که شمائید و به آن حال راضى و قانع باشد او فردا در بهشت از رفیقان باشد.
اهل صفه چه کسانى بودند؟
اصحاب صفه در حدود چهارصد نفر از مسلمانان مکه و اطراف مدینه بودند که نه در مدینه خانه اى داشتند و نه خویشاوندانى که به منزل آن ها بروند، از این جهت در مسجد پیامبر صلى الله علیه و آله مسکن گزیده بودند، و آمادگى کامل خود را براى شرکت در میدان هاى جهاد اعلام داشته بودند، ولى چون اقامت آن ها در مسجد با شئون مسجد سازگار نبود دستور داده شد به صفه (سکوى بزرگ و وسیع ) که در بیرون مسجد قرار داشت منتقل شوند. آیه فوق نازل شد و به مردم دستور داد که به این دسته از برادران خود از هر گونه کمک هاى ممکن مضایقه نکنند، آن ها هم چنین کردند.
بهترین مورد انفاق
در این آیه خدا بهترین موارد انفاق را بیان مى کند و آن درباره کسانى است که داراى این صفات باشند:
۱- اءلذین اءحصروا فى سبیل الله : یعنى کسانى که اشتغال به کارهاى مهمى از قبیل جهاد و نبرد با دشمن و تعلیم فنون جنگى و فراگرفتن و تحصیل علوم لازم ، مانع از تحصیل هزینه زندگى براى آن ها شده است ، همچون اصحاب صفه که مصداق روشن این موضوع بودند.
۲- لا یستطیعون ضربا فى الارض : یعنى نمى توانند مسافرت کنند و هزینه زندگى به شهرها و قریه ها و سرزمین هائى که نعمت هاى الهى در آنجا فراوان است بروند، بنابراین کسانى که مى توانند تاءمین زندگى کنند باید مشقت و رنج سفر را تحمل کنند، و هرگز از انفاق دسترنج دیگران استفاده نکنند، مگر این که کار مهمترى همچون جهاد که مورد رضاى خداست مانع از مسافرت آن ها شود.
۳- یحسبهم الجاهل اءغنیاء من التعفف : یعنى کسانى که از حال آن ها اطلاعى ندارند به خاطر خویشتن دارى و عفت نفس ایشان ، گمان مى کنند غنى و بى نیازند.
۴- تعرفهم بسیماهم : ((سیما)) در لغت به معنى ((علامت و نشانه )) است ، یعنى گرچه آن ها سخنى از حال خود نمى گویند، ولى چهره آن ها نشانه هایى از رنج هاى درونى وجود دارد که براى افراد فهمیده آشکار است و((رنگ رخساره آن ها از سرّ درونشان خبر مى دهد.))

۵- لا یساءلون الناس الحافا: منظور این است که آن ها هرگز بسان فقراى عادى از مردم چیزى نمى خواهند، یعنى اصولا سؤ ال نمى کنند، چه رسد به این که اصرار در سؤال داشته باشند، و به عبارت دیگر معمول نیازمندان عادى اصرار در سؤ ال است اما آن ها یک نیازمند عادى نیستند.
بنابراین اگر قرآن مى گوید آن ها با اصرار سؤال نمى کنند، معنى آن این نیست که بدون اصرار سؤ ال مى کنند، بلکه معنیش این است که فقیر عادى نیستند تا سؤال کنند، بنابراین جمله مزبور با آغاز آیه مى گوید آن ها از سیما شناخته مى شوند نه از سؤال ، هیچ گونه منافاتى ندارد.
احتمال دیگرى در آیه نیز هست و آن این که در صورتى که اضطرار شدید آن ها را مجبور به اظهار حال خود کند هرگز اصرار در سؤ ال ندارند، بلکه نیاز خود را به شکل محترمانه اى به اطلاع برادران مسلمان خود مى رسانند.
۶- و ما تنفقوا من خیر فان الله به علیم : این جمله براى تشویق انفاق کنندگان است ، خصوصا انفاق به افرادى که داراى عزت نفس و طبع بلند هستند، زیرا هنگامى که توجه داشته باشند که آنچه در را خدا انفاق مى کنند ولو بطور مخفى باشد خداوند بر آن آگاه است ، و آن ها را از ثمرات عملشان بهره مند مى سازد، بیشتر علاقه به این خدمت بزرگ پیدا مى کنند.(۳۲)
شرط پنجم : آن که بهتر است که صدقه و انفاق مخفى باشد.
خداوند متعال فرموده : ((و ان تخفوها و تؤ توها الفقراء فهو خیر لکم ؛ هرگاه آن ها را مخفى ساخته و به نیازمندان بدهید براى شما بهتر است .))(۳۳)
در این آیه شریفه درباره هر دو طرف صدقه ؛ یعنى صدقه نهان و آشکار و صدقه سرى و مخفیانه سخن به میان آمده است ، فرموده : اگر صدقه هاى خود را آشکارا ادا نمائید، از جهت این که دیگران به این گونه کارها میل و رغبت پیدا کنند بهتر است و هم چنین اگر آن را مخفى دارید یعنى مخفیانه به مستحقین بدهید بهتر است چون این عمل شما از آفت بیمارى خطرناک ((ریا)) مصون میماند، و آن انسان فقیر هم از ذلت گرفتن صدقه محفوظ مى ماند.
البته شاید در اینجا مطلبى مطرح شود و آن این که صدقه آشکار و نهان اختصاص به صدقات واجبه مانند خمس و زکات داشته باشد و صدقه مخفیانه اختصاص به صدقات مندوبه و مستحبه .
همان گونه که امام علیه السلام فرموده است : هر آن چه را که خداوند بر شما واجب کرده است به صورت آشکار ادا نمودن برتر است از این که مخفى ادا شود. و هر آن چه را که مستحب باشد پنهانى ادا کردنش افضل و برتر است از آشکار نمودن آن . و اگر کسى زکات مالش را بر دوشش حمل کند و سپس ‍ آن را آشکارا(در بین نیازمندان ) تقسیم کند براى او نیکوتر است .))
انفاق و صدقه پنهانى در سخنان معصومین
۱- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: ((یا عمار! اءلصدقه و الله فى السر اءفضل من الصدقه فى العلانیه ؛ اى عمار! به خدا قسم صدقه پنهانى برتر از صدقه علنى و آشکار است .))(۳۴)
۲- از امیر مؤ منان على علیه السلام نقل شده است که فرمود: ((… صدقه السر فانها تذهب الخطیئه و تطفى ء غضب الرب ؛ صدقه پنهانى گناه را مى برد و غضب خداوند را خاموش مى کند.))(۳۵)
۳- از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود: ((صدقه العلانیه تدفع سبعین نوعا من البلاء و صدقه السر تطفى ء غضب الرب ؛ صدقه آشکار و علنى هفتاد نوع از بلا را دفع مى کند و صدقه پنهانى غضب خداوند را خاموش مى کند)).(۳۶)
۴- از پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله نقل شده است که فرمود: ((اءلصدقه تطفى ء الخطئه کما تطفى ء الماء النار و تدفع سبعین بابا من البلاء؛ صدقه گناه را خاموش مى کند همان طورى که آب آتش را خاموش مى کند، و هفتاد نوع بلا را از انسان دفع مى کند)).
سؤ ال : در این جا مطرح مى شود که چرا زکات و صدقات واجبه اظهارش ‍ بهتر است ؟
جواب : باید گفت : شاید به خاطر دو چیز باشد:
۱- براى این که متهم نشود یعنى مردم نگویند این فرد زکات نداده و فاسق است .
۲- یا این که دیگران ببینند و در این عمل از او پیروى کنند همان گونه که نمازهاى مستحبى و نوافل را بهتر است مخفیانه و دور از چشم دیگران به جاى آورد تا از ریا دورتر باشد ولى نمازهاى واجب را بهتر آن است که در مسجد و جماعت به جاى آورد.
خاندان پیامبر (ص ) و دستگیرى از فقراء
سیره و روش آنان به گونه اى بود که حتى صدقات را از خود فقرا و نیازمندان هم مخفى مى داشتند، مخصوصا در حالات بعضى از آنان وارد شده است که شب ها انبانى را به دوش مى گرفتند و صدقات را به خانه هاى فقرا و مساکین مى بردند و مخفیانه انفاق مى کردند، که اثر آن بعد از وفات بر پشت مبارکشان بود.
شرط ششم : این که صدقه و انفاق همراه با آزار و منت نباشد.
خداوند متعال مى فرماید: ((یا اءیها الذین امنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن و الاذى کالذى ینفق ماله رئاله الناس …؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! بخشش هاى خود را با منت و آزار باطل نسازید! همانند کسى که مال خود را براى نشان دادن به مردم ، انفاق مى کند؛ و به خدا و روز رستاخیز، ایمان نمى آورد؛ (کار او) همچون قطعه سنگى است که بر آن ، (قشر نازکى از) خاک باشد؛ (و بذرهایى در آن افشانده شود)؛ و رگبار باران به آن برسد، (و همه خاک ها و بذرها را بشوید)، و آن را صاف (و خالى از خاک و بذر) رها کند. آن ها از کارى که انجام داده اند، چیزى به دست نمى آورند؛ و خداوند، جمعیت کافران را هدایت نمى کند.))(۳۷)
در این آیه اشاره به این حقیقت شده که افراد با ایمان نباید انفاق هاى خود را در راه خدا بر اثر منت گذاردن و آزار رسانیدن ، باطل و بى اثر سازند، سپس ‍ دو مثال جالب براى انفاقهایى که آمیخته با منت و آزار و ریاکارى و خودنمائى است ، و انفاقهایى که آمیخته با منت و آزار و ریاکارى و خودنمائى است ، و انفاقهایى که از ریشه اخلاص و عواطف انسانى سرچشمه گرفته ، بیان شده است :
مثال اول
قطعه سنگ محکمى را در نظر بگیرید که قشر نازکى از خاک روى آن را پوشانده باشد، بذرهاى مستعدى در این خاک افشانده شوند و در معرض ‍ هواى آزاد و تابش آفتاب قرار گیرند و سپس باران ، کارى جز این نمى کند که آن قشر نازک خاک را همراه بذرها مى شوید و پراکنده مى سازد، و سنگ سخت غیر قابل نفوذ که هیچ گیاهى در آن نمى روید با قیافه خشونت بار خود آشکار مى گردد! این به خاطر آن نیست که تابش آفتاب و هواى آزاد و نزول باران مزبور، اثر بدى داشته است بلکه به خاطر آن است که محل بذرها محل نامناسبى بوده ، ظاهرى آراسته ، و درونى خشن و غیرقابل نفوذ داشته است ، و تنها قشر نازکى از خاک روى آن را گرفته بوده ، در حالى که پرورش گیاه و درخت نیاز به آن دارد که علاوه بر روى زمین ، اعماق آن هم آماده براى پذیرش ریشه ها و تغذیه آن باشد.
قرآن اعمال ریاکارانه و انفاق هاى آمیخته با منت و آزار را که از دل هاى قساوتمند سرچشمه مى گیرد تشبیه به آن قشر خاک مى کند که روى سنگ سختى را پوشانده است ، و هیچ گونه بهره اى از آن نمى توان برد بلکه زحمات باغبان و برزگر را بر باد مى دهد.
یک مثال جالب دیگر
باغ سر سبز و خرمى را در نظر بگیرید که در زمین مرتفع و حاصلخیزى در برابر نسیم آزاد و آفتاب فراوان قرار گرفته باشد و باران هاى درشت و نافع در آن ببارد، و هنگامى که باران نمى بارد در پرتو ریزش شبنم و باران هاى ریز، طراوت و لطافت و خرمى باغ دیگر میوه مى دهد، زیرا گذشته از این که زمین حاصلخیز است به طورى که حتى شبنم و باران هاى ریز براى به ثمر رسیدن میوه هاى آن کافى است تا چه رسد به باران هاى درشت ، چون در بلندى قرار گرفته از هواى آزاد و نور کافى خورشید بهره فراوانى مى گیرد و علاوه بر منظره زیبایى که از دور چشم هر بیننده اى را به خود جلب مى کند از خطر سیلاب محفوظ است .
کسانى که اموال خود را براى خوشنودى خدا و استوار شدن ایمان و یقین در قلب و جان خویش انفاق مى کنند، همانند این باغ هستند که محصولى پر برکت و مفید و پر ارزش خواهد شد.(۳۸)
اخبار و روایات در مذمت منت و ایذاء در انفاق و صدقه
۱- در کتاب وقایع الایام از رسول خدا صلى الله علیه و آله منقول است که فرمود: ((اءلمنان بما یعطى لا یکلمه الله و لا ینظر الیه و لا یزکیه ؛ کسى که چیزى بدهد و منت گذارد، خداوند تعالى با او سخن نگوید و به او نظر نکرده و او را تزکیه نکند)).
۲- عبدالرحمن سلمى روایت کرده است که حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود: ((چون سائل (فقیر) سؤ ال (طلب ) کند، او را رد نکنید، تا از آن فارغ شود، و اگر خواستى او را جواب کنى ، جوابت با وقار و نرمى باشد، یا در حد این که چیز اندکى به او بذل نمائى ، چون با این عمل ، زمانى بر شما مى رسد که سائلى سراغ شما آید(که از انس باشد نه از جن ) و نگاه مى کنند و شما را در نعمتى مى بینند که خداى با شما کرده است .
۳- راوى گوید که روزى حضرت على علیه السلام و خضر علیه السلام به هم رسیدند امیرالمؤ منین علیه السلام خطاب به خضر علیه السلام عرض ‍ کرد: خواستم سخنى حکمت آمیز از تو یاد گیرم .
خضر علیه السلام گفت : ((ما اءحسن عطف الاغنیاء على الفقراه رغبه فى ثواب الله ؛ چقدر زیباست مهربانى و شفقت ثروتمندان بر فقرا و بیچارگان به امید ثواب خداوند.))
در جواب امیرمؤ منان علیه السلام فرمود: دانى از آن زیباتر و بهتر چیست ؟
خضر علیه السلام گفت : بگو
حضرت على علیه السلام فرمود: ((و اءحسن من ذلک تیه الفقراء على الاغنیاء ثقه بالله ؛ بهتر و زیباتر از این ، تکبر بیچارگان و درماندگان بر توانگران است از روى اعتمادى که به خداوند متعال دارند.))
خضر علیه السلام گفت : این جمله را باید با قلم زرین بنویسند.(۳۹)
۴- حضرت رسول صلى الله علیه و آله فرمود: خداوند با سه دسته سخن نمى گوید: ((اءلمنان الذى لا یعطى شیئا الا بمنه … ؛ کسى که بخشش ‍ نمى کند مگر همراه منت گذاشتن …))(۴۰)
۵- امام صادق علیه السلام فرمود: ((من اءنفق ماله ابتغاء مرضات الله ثم امتن على من تصدق علیه کان کمن قال الله تعالى : اءیود اءحدکم اءن تکون له جنه من نخیل و اءعناب تجرى من تحتهاالانهار و له فیها من کل الثمرات فاصابه الکبر و له ذریه ضعفاء فاءصابه اعصار فیه نار فاحترقت ؛ کسى که مالش را براى جلب رضاى خدا انفاق کند سپس بر کسى که صدقه را اخذ کرده است منت گذارد مانند کسى است که خداى بزرگ در این آیه فرموده است : آیا کسى از شما دوست دارد که باغى از درختان خرما انگور داشته باشد که از زیر درختان آن ، نهرها بگذرد، و براى او در آن (باغ )، از هرگونه میوه هاى وجود داشته باشد، در حالى که به سن پیرى رسیده و فرزندانى (کوچک و ضعیف ) دارد، (در این هنگام )، گردبادى (کوبنده )، که در آن آتش (سوزانى است )، به آن برخورد کند و شعله ور گردد و بسوزد؟! (هیمن طور است حال کسانى که انفاق هاى خود را براى شما آشکار مى سازد؛ شاید بیندیشید (و با اندیشه ، راه حق را بیابید)!))(۴۱)
۶- رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: ((من اسدى الى مؤ من معروفا ثم آذاه بالکلام اءو من علیه فقد اءبطل الله صدقته ))؛(۴۲) هرکه چیزى به مومنى ببخشد سپس او را با سخن بیازارد و یا بر او منت گذارد خداى تعالى صدقه اش را باطل کند.
۷- رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: من اصطنع الى اءخیه معروفا فامتن به اءحبط الله عمله و ثبت وزره ، و لم یشکر له سعیه ؛(۴۳) هرکه به برادر مؤ من خویش چیزى ببخشد و او را ممنون خود گرداند خدا عملش ‍ را باطل و وبال و گناهش را ثابت کند و سعیش را مشکور نخواهد ساخت .
۸- پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: ان الله تبارک و تعالى کره لى ست خصال و کرهتهن للاءوصیاء من ولدى و اءتباعهم من بعدى : العبث فى الصلاه . و الرفث فى الصوم ، و المن بعد الصدقه ، و اتیان المساجد جنبا، و التطلع فى الدور، و الضحک بین القبور؛(۴۴) همانا خداى تبارک و تعالى شش خصلت را براى من نپسندیده و من هم براى فرزندانم که وصى من مى باشند و پیروان آنان نمى پسندم : بازى کردن در نماز، و جماع در روزه ، و منت گذارى پس از صدقه ، و بحالت جنابت بمسجد رفتن ، و نگاه کردن به خانه هاى مردم ، و خندیدن در قبرستانها.
۹- امام صادق علیه السلام فرمود: لا یدخل الجنه العاق لوالدیه ، و المدمن الخمر، و المنان بالفعال للخیر اذا عمله ؛(۴۵) کسى که نسبت به پدر و مادرش نافرمان باشد و شخص مى گسار، و آن کس که کار خوبى کرده ولى بر مردم منت میگذارد وارد بهشت نمى شوند.
۱۰- امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش علیه السلام روایت فرموده : که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است : لا تقوم الساعه حتى تکون الصلاه منا، و الاءمانه مغمنا، و الزکاه مغرما الخبر؛(۴۶) قیامت برپا نمى شود تا آن که نمازگزاردن منت باشد، و امانت غنیمت بشمار آید و زکات غرامت و زیان شمرده شود.
۱۱- امام صادق علیه السلام فرمود: ان کانت لک ید عند انسان فلا تفسدها بکثره المنن و الذکر لها و لکن اتبعها بافضل منهما فان ذلک اجمل بک فى اخلاقک و اوجب للثواب فى آخرتک ؛(۴۷) اگر بخششى به کسى کردى با منت گذارى بسیار و یادآورى آنرا تباه مگردان بلکه در تعقیب آن نیز بخشش نیکوتر کن زیرا این روش براى اخلاق تو زیبنده تر و بیشتر موجب ثواب و پاداش آخرت تو میگردد.
۱۲- امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود: الجود من کرم الطبیعه و المن تفسد الصنیعه ؛(۴۸) بخشش از کرامت طبیعت آدمى است و منت گذارى بخشش را تباه مى سازد.
۱۳- رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: ثلاثه لا یکلمهم الله عز و جل : المنان الذى لا یعطى شیئا الا بمنه و المسبل ازاره ، و المنفق سلعته بالحلف الفاجر؛(۴۹) با سه تن خداى عز و جل سخن نفرماید: کسى که چیزى بدیگرى نمى بخشد مگر با منت گذاشتن ، و کسى که جامه اش ‍ روى زمین مى کشد، و فروشنده اى که با سوگند دروغ متاع خود را به مصرف فروش برساند.
۱۴- رسول خدا صلى الله علیه و آله در وصیت خود به امیرالمؤ منین علیه السلام فرمود: یا على : کره الله عز و جل لامتى العبث فى الصلاه و اممن فى الصدقه ؛(۵۰) یا على خداى عز و جل بازى در نماز و منت گذارى در صدقه را براى امت من نپسندیده است .
آخرین سخن درباره صدقه همراه با منت و آزار
کسانى که در راه خداوند بذل مال مى کنند ولى به دنبال آن منت مى گذارند یا کارى که موجب آزار و رنجش است مى کنند در حقیقت با این عمل ناپسند اجر و پاداش خود را از بین مى برند.
کسى که چیزى را به دیگرى مى دهد و منتى مى گذارد، و یا با آزار خود او را شکسته دل مى سازد، در حقیقت چیزى به او نداده است ، زیرا اگر سرمایه اى به او داده ، سرمایه اى هم از او گرفته است ، و چه بسا آن تحقیرها و شکستهاى روحى به مراتب بیش از مالى باشد که به او بخشیده است .
بنابراین اگر چنین اشخاصى اجر و پاداشى نداشته باشند کاملا طبیعى و عادلانه خواهد بود، بلکه مى توان گفت : چنین افراد در بسیارى از موارد بدهکارند نه طلبکار، زیرا آبروى انسان به مراتب بالاتر از مال و ثروت است .
شرط هفتم : انفاق و صدقه باید تواءم با اخلاص و خلوص نیت باشد، و آن را با ریا مخلوط نکنند.
خداوند متعال مى فرماید: ((ینفقون اءموالهم ابتغاء مرضات الله ؛ کسانى که اموالشان را براى جلب خوشنودى خدا انفاق مى کنند)).(۵۱)
و هم چنین در قرآن آمده است : ((و الذین ینفقون اءموالهم رئاء الناس و لا یؤ منون بالله و بالیوم الاخر…؛ و آن ها کسى هستند که اموال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مى کنند و ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارند(چرا که شیطان رفیق و همنشین آن ها است .))(۵۲)
انفاق هاى ریائى و انفاق هاى الهى
در این آیه خداوند به یکى از صفات متکبران خود خواه اشاره مى فرماید: آن ها کسانى هستند که اگر انفاقى کنند به خاطر تظاهر و نشان دادن به مردم و کسب شهرت و مقام است ، و هدف آن ها خدمت به خلق ، و جلب رضایت خالق ، نیست به همین دلیل در موارد انفاق پایبند استحقاق طرف نیستند، بلکه دائما در این فکرند که چگونه انفاق کنند تا بیشتر بتوانند از آن بهره بردارى به سود خود نموده ، و موقعیت خود را تثبیت کنند، زیرا آن ها ایمان به خدا و روز رستاخیز ندارند، و به همین جهت در انفاق هایشان انگیزه معنوى نیست ، بلکه انگیزه همان شهرت و کسب شخصیت کاذب از این طریق است که آن نیز از آثار تکبر و خودخواهى است .(۵۳)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: هنگامى که روز قیامت بر پا مى شود منادى به گونه اى که همه بشنوند ندا مى دهد: کجائید اى کسانى که مردم را عبادت مى کردید. برخیزید مزدهایتان را از کسانى که برایشان کار مى کردید، بگیرید، بدرستى که من (خداوند) عملى را که با چیزى از دنیا و اهلش ‍ مخلوط باشد قبول نمى کنم .
شرط هشتم : این که انفاق کننده هرگز خود را مالک حقیقى تصور نکرده بلکه خود را واسطه بین خدا و خلق بداند و همچنین آن را کوچک شمارد اگرچه زیاد باشد.
خداوند متعال در قرآن مجید مى فرماید: ((و اءنفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه ؛ انفاق کنید از آن چه خداوند شما را نماینده خود در آن قرار داده است .))(۵۴)
در این آیه به یکى از آثار مهم ایمان که انفاق فى سبیل الله است دعوت کرده ، البته دعوت به ایثار و فداکارى و گذشت از مواهبى که انسان در اختیار دارد، منتها این دعوت را مقرون به این نکته مى کند که فراموش نکنید: ((در حقیقت مالک اصلى خداست )) و این اموال و سرمایه ها چند روزى به عنوان امانت نزد شما سپرده شده ، همان گونه که قبلا در اختیار اقوام پیشین بود.
و براستى که چنین است ، زیرا مالک حقیقى کل جهان خداوند است ایمان به این واقعیت بیانگر همین است که ما امانت دار او هستیم ، چگونه ممکن است امانت دار، فرمان صاحب امانت را نادیده بگیرد؟!
ایمان به حقیقت به انسان روح سخاوت و ایثار مى بخشد، و دست و دل او را در انفاق باز مى کند.
و همچنین در آیه دیگرى مى فرماید: ((قل متاع الدنیا قلیل و الاخره خیر لمن التقى ؛ بگو(سرمایه ) زندگى دنیا زودگذر است و پاداشهاى جهان دیگر براى پرهیزگاران بهتر است .))(۵۵)
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: ((و لا تستکثروا شیئا من الخیر و ان کثر فاءعینکم ؛ چیزى از خیر را زیاد نشمارید و اگرچه در مقابل دیدگان شما زیاد باشد)).(۵۶)
و باید بدانیم که آن چه را که خداوند در عوض صدقه به انسان مى دهد بسیار عظیم است .(۵۷)
شرط نهم : انفاق و صدقه از اموالى باشد که به آن دل بسته ، و مورد علاقه او است .
چون در قرآن مجید آمده است : ((لن تنالوا البحر حتى تنفقوا مما تحبون …؛ هرگز به (حقیقت ) نیکوکارى نمى رسید مگر این که از آن چه دوست مى دارید (در راه خدا) انفاق کنید،…))
نکته اى که دانستنش مفید است این است که نفوذ آیات قرآن در دلهاى مسلمانان بقدرى سریع و عمیق بود که بلافاصله بعد از نزول آیات اثر آن ظاهر مى گشت .
شرط دهم : از اموالى که مورد توجه و نیاز انسان است انفاق نماید.
در قرآن مجید آمده است : ((و یؤ ثرون على اءنفسهم و لو کان بهم خصصه ؛ آن ها دیگران را بر خود مقدم مى دارند و هر چند شخصا شدیدا نیازمند باشند)).
و هم چنین در جایى دیگر آمده است : ((و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اءسیرا؛ و غذاى (خود) را با این که به آن علاقه (و نیاز) دارند به مسکین و یتیم و اسیر مى دهند)).
بهترین صدقه ها
۱- رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: خیر مال المرء و ذخائره الصدقه ؛(۵۸) بهترین مال و پس انداز آدمى صدقه است .
۲- رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: تصدقوا على اخیکم بعلم یرشده ، و راءى یسدده ؛(۵۹) به برادر دینى خود با علمى که ارشادش ‍ کند و با راءى و نظرى که او را محکم سازد صدقه دهید.
۳- نبى اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: و من الصدقه ان یتعلم الرجل العلم ، و یعلمه الناس ، و قال (ع ): زکاه العلم تعلیمه من لا یعلمه ؛(۶۰) فراگیرى دانش و آموختن آن به مردم از اقسام صدقه است و فرمود: آموختن علم بدیگرى زکاه علم عالم است .
۴- امام صادق علیه السلام فرمود: یستحب للمریض اءن یعطى السائل بیده ، و یؤ مر السائل اءن یدعوله ؛(۶۱) براى بیمار مستحب است که با دست خود به سائل چیزى ببخشد و به سائل دستور دعا کردن داده شود.
۵- رسول اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: امسک لسانک فانها صدقه تتصدق بها على نفسک ؛(۶۲)
زبان خویش را نگهدار زیرا آن صدقه وجود توست .
۶- امام صادق علیه السلام فرمود: اسماع الاءصم من غیر تضجر صدقه هنیئه ؛(۶۳) به شخصى کر و ناشنوا مطلبى را شنوانیدن بشرط آنکه نفرت و ناراحتى در آن نباشد صدقه گوارائى است .
۷- رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: افضل الصدقه صدقه اللسان تحقن به الدماء و تدفع به الکریهه و تجر المنفعه الى اخیک المسلم ؛(۶۴) برترین صدقه ، صدقه زبان است که با سخنى از ریختن خونى جلوگیرى کنى ، و گرفتارى و سختى را برطرف سازى ، و سود و نفعى را به برادر مسلمانت برسانى .
فصل سوم : فوائد صدقه
فوائد انفاق و صدقه
براى انفاق و صدقه آثار و فوائد بسیارى بیان شده است ، اما بطور کلى سبب مى شود که افراد اجتماع از هلاکت رهایى یابند و به عکس هنگامى که این مسئله فراموش شود و ثروت ها در یک قطب اجتماع جمع شود، اکثریتى محروم و بینوا بوجود مى آیند و دیرى نخواهد گذشت که یک انفجار عظیم در اجتماع بوجود مى آید که نفوس و اموال سرمایه داران در آتش این انقلاب خواهد سوخت .
ولى براى صدقه و انفاق دو نوع فائده متصور است : اجتماعى و فردى .
فائده اجتماعى صدقه
انفاق یکى از طرق حل مشکل فاصله طبقاتى است .
توضیح :
یکى از مشکلات بزرگ اجتماعى که همواره انسان دچار آن بوده است و هم اکنون با تمام پیشرفتهاى صنعتى و مادى که نصیب بشر شده است نیز با آن مواجه است ، مشکل فاصله طبقاتى است ، به این معنى که فقر و بیچارگى و تهیدستى در یک طرف ، و تراکم اموال در طرف دیگر قرار گیرد.
عده اى آن قدر ثروت بیندوزند که حساب اموالشان را نتوانند داشته باشند، و عده دیگرى از فقر و تهیدستى رنج برند، به طورى که تهیه لوازم ضرورى زندگى از قبیل غذا و مسکن و لباس ساده براى آنان ممکن نباشد بدیهى است که جامعه اى که قسمتى از آن بر پایه غنا و ثروت و بخش مهم دیگر آن بر فقر و گرسنگى بنا شود قابل دوام نبوده و هرگز به سعادت واقعى نخواهد رسید، در چنین جامعه اى دلهره و اضطراب و نگرانى و بدبینى و بالاخره و دشمنى و جنگ ، اجتناب ناپذیر خواهد بود.
گرچه در گذشته این اختلاف در بین جوامع انسانى بوده است ، ولى باید گفت متاءسفانه در زمان ما این فاصله طبقاتى به مراتب بیشتر و خطرناکتر شده است ، زیرا از یک سو، درهاى کمک هاى انسانى ، و تعاون به معنى حقیقى ، به روى مردم بسته شده ، و رباخوارى که یکى از موجبات بزرگ فاصله طبقاتى است با شکل هاى مختلف به روى آن ها باز است ، پیدایش ‍ کمونیسم و مانند آن ، و خونریزى ها و جنگ هاى کوچک و بزرگ و وحشتناک که در قرن اخیر اتفاق افتاد و هنوز هم در گوشه و کنار جهان ادامه دارد غالبا از ریشه اقتصادى مایه مى گیرد و عکس العمل محرومیت اکثریت جوامع انسانى است ، گواه این حقیقت است .

یکى از اهداف اسلام این است که اختلافات غیر عادلانه اى که در اثر بى عدالتى هاى اجتماعى ، در میان طبقه غنى و ضعیف پیدا مى شود از بین برود و سطح زندگیشان را بدون کمک دیگران رفع کنند بالا بیاید، و حداقل لوازم زندگى را داشته باشند، اسلام براى رسیدن به این هدف برنامه وسیعى در نظر گرفته است که از جمله آن ها تحریم رباخوارى و تشویق به انفاق و کمکهاى مالى مى باشد.(۶۵)
فوائد فردى انفاق و صدقه
آن گونه که از آیات قرآنى و سخنان معصومین علیه السلام استفاده مى شود، انفاق و صدقه علاوه بر فوائد اجتماعى ، فایده هاى بسیارى هم در دنیا و هم در آخرت براى انفاق کننده دارد از جمله :
فایده اول : که بسیار هم مشهور است این است که : صدقه هفتاد نوع مرگ بد را دفع مى کند.
۱- امام صادق علیه السلام فرمود: ((اءلبر و الصدقه یدفعان عن صاحبهما سبعین میته السوء؛ نیکى و صدقه هفتاد نوع مرگ بد را از صاحبانشان (نیکوکار و انفاق کننده ) دفع مى کنند.))(۶۶)
۲- پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله هم فرمود: ((الصدقه تدفع میته السوء؛ صدقه مرگ بد (دلخراش ) را منع (دفع ) مى کنند.))(۶۷)
۳- هم چنین پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله فرمودند: ((ان من یموت بالذنوب اءکثر ممن یموت بالاجال و من یعیش بالاحسان اءکثر ممن تعیش بالاجال ؛ بدرستى که کسانى که بوسیله گناهان مى میرند بیشتر از کسانى هستند که با مرگ طبیعى از دست مى روند و همچنین کسانى که با احسان و نیکوکارى زندگى (عمر بیشترى ) مى کنند بیشتر از کسانى هستند که عمر طبیعى دارند)).(۶۸)
۴- امام صادق علیه السلام فرمود: ((من تصدق فى کل یوم اءو لیله ، ان کان یوم فیوم ، و ان کان لیل فلیل ، دفع عنه اءلهدم و السبع و میته السوء؛ هر کس در روز و شب صدقه دهد، از زیر آوار رفتن و آسیب درنده و مرگ بد ایمن مى ماند اگر در روز صدقه دادن همان روز و اگر در شب داد همان شب ایمن است .))(۶۹)
۵- امام باقر علیه السلام فرمود: ((ان الصدقه لتدفع سبعین عله من بلایا الدنیا مع میته السوء، ان صاحبها لا یموت میته سوء اءبدا؛ همانا صدقه هفتاد گونه علت از (بلاها و) و ناگوارى هاى دنیا و مردن بد (دلخراش ) را از انسان بر مى دارد. و انفاق کننده (صدقه دهنده ) هرگز به مرگ بد (دلخراش ) مبتلا نمى شود)).
۶- امیرمؤ منان على علیه السلام فرمود: ((بالصدقه تفسخ الاجال ؛ با صدقه دادن مرگ و میر به تاءخیر افتاده دور مى شود.))(۷۰)
۷- و هم چنین امام على علیه السلام فرمود: ((الصدقه تقى مصارع السوء؛ صدقه دادن انسان را از بد مردن حفظ و نگهدارى مى کند.))(۷۱)
پاسخ به یک اشکال مهم
# ((اشکال )) در بعضى از روایات آمده است که صدقه باعث مى شود که اجل (مرگ ) انسان به تاءخیر مى افتد، آیا این سخن با آن سخنى که گفته مى شود که هر انسانى زمان مرگش معین است و لحظه اى تاءخیر نمى افتد منافات ندارد؟
# ((جواب )) بدون شک انسان داراى دوگونه سرآمد(اجل ) است :
۱- سرآمد و اجل حتمى که پایان استعداد جسم انسان براى بقا است ، و با فرارسیدن آن هرچیز به فرمان الهى پایان مى پذیرد.
۲- سرآمد و اجل معلق ، که با دگرگونى شرایط دگرگون مى شود، براى مثال ، انسانى دست به انتحار و خودکشى مى زند در حالى که اگر این گناه کبیره را انجام نمى داد سالها زنده مى ماند، و یا بر اثر روى آوردن به مشروبات الکلى و مواد مخدر و شهوترانى بى حد و حساب توانائى جسمى خود را در مدت کوتاهى از دست مى دهد، در حالى که اگر این امور نبود سالیان بسیارى مى توانست عمر کند.
این ها امورى است که براى همه قابل درک و تجربه است ، و احدى نمى تواند آن را انکار کند.
در زمینه حوادث ناخواسته نیز امورى وجود دارد که مربوط به اجل معلق است که آن نیز قابل نمى باشد.
بنابراین اگر در روایات فراوانى آمده است که انفاق در راه خدا یا صله رحم ، عمر را طولانى و بلاها را برطرف مى سازد در حقیقت ناظر به همین عوامل است .
و هرگاه ما این دو نوع اجل و سرآمد عمر را از هم تفکیک نکنیم درک بسیارى از مسائل در رابطه با قضا و قدر و تاءثیر جهاد و تلاش و کوشش در زندگى انسان ها لاینحل مى ماند.
این بحث را ضمن یک مثال ساده مى توان روشن ساخت ، و آن این که : انسان یک دستگاه اتومبیل و تهیه مى کند که طبق پیش بینى هاى مختلفى که در ساختمان آن به کار رفته مى تواند مثلا بیست سال عمر کند، اما مشروط به این که به آن دقیقا برسند، و مراقبت هاى لازم را به عمل آورند، در این صورت اجل حتمى این اتومبیل همان بیست سال است که از آن فراتر نمى رود.
ولى اگر مراقبت هاى لازم انجام نشود و آن را به دست افراد ناآگاه و لاابالى بسپارند و بیش از قدرت و ظرفیت آن کار بکشند، و در جاده هاى پر سنگلاخ همه روزه آن را به کار گیرند ممکن است عمر بیست ساله آن به نصف ، یا به عُشر تنزل پیدا کند، این همان ((اجل )) معلق آن است .(۷۲)
فایده دوم : این که صدقه هفتاد نوع شر و بلا را دفع مى کند.
۱- امام صادق علیه السلام ((الصدقه بالید تقى السوء میته و تدفع سبعین نوعا من اءنواع البلاء؛ صدقه بوسیله دست ، نگهدارنده انسان از مرگ بد (دلخراش ) و دفع کننده هفتاد نوع از انواع بلاها(ناگوارى ها) است .(۷۳)
۲- امام باقر علیه السلام فرمود: ((ان الصدقه لتدفع سبعین بلیه من بلایا الدنیا مع میته السوء، ان صاحبها لا یموت میته السوء اءبدا مع ما یدخر لصاحبها فى الاخره ؛ بدرستى که صدقه هفتاد نوع بلا از بلاهاى دنیا همراه با مرگ بد (دلخراش ) از انسان بر مى دارد، و هم چنین انفاق کننده (دهنده صدقه ) هرگز با مرگ بد(دلخراش ) از دنیا نمى رود، بلکه همراه صاحبش به آخرت مى رود.(۷۴)
۳- رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: ((اءلصدقه تدفع عن صاحبها آفات الدنیا و فتنه القبر و عذاب یوم القیمه ؛ صدقه از صاحبش آفات دنیا و عذاب قبر و عذاب در روز قیامت را دفع مى کند.
فایده سوم : این که انفاق و صدقه در صبحگاهان و هنگام مسافرت بلا و شر را از انفاق کننده دفع مى کند.
۱- از ابوولاد روایتى را از امام صادق علیه السلام نقل نموده که فرموده است : ((بکروا بالصدقه ، و ارغبوا فیها فما من مؤ من یتصدق بصدقه یرید بها ما عند الله لیدفع الله بها شر ما ینزل من السماء الى الارض فى ذلک الیوم ؛ آغاز کنید صبح را با صدقه و به آن راغب باشید، پس آن چه را که مؤ من صدقه مى دهد ارائه مى کند بوسیله ما عندالله را هر آینه دفع مى کند خداوند بوسیله آن صدقه شر و عواقب آن چه را که از آسمان به زمین در آن روز نازل مى شود.))(۷۵)
۲- و هم چنین امام صادق علیه السلام فرمود: ((باکروا بالصدقه فان البلا یا لا یتخطاها و من تصدق بصدقه اءول النهار دفع الله عنه شر ما ینزل من السماء فى ذلک الیوم ، فان تصدق اءول اللیل دفع الله عنه شر ما ینزل من السماء فى تلک اللیله ؛ بامدادان صدقه دهید، زیرا بد بر صدقه نمى گذرد، و هرکه در آغاز روز صدقه داد، شر و بدى (ناگوارى هایى ) که در آن روز از آسمان فرود مى آید را خداوند از او برطرف مى کند، و اگر در اول شب صدقه دهد خداى تعالى شر و بدى آن شب را که از آسمان نازل مى گردد را از او دفع مى کند.))(۷۶)
۳- امام صادق علیه السلام فرمود: ((من تصدق فى یوم اءو لیله ان کان یوم فیوم و ان کان لیله فلیله دفع الله عنه الهدم و السلع و میته السوء؛ هر کس در روز و شب صدقه دهد، از زیر آوار رفتن و آسیب درنده و مرگ بد ایمن مى ماند، اگر در روز صدقه دهد همان روز و اگر در شب صدقه دهد داد در همان شب .))(۷۷)
فایده چهارم و پنجم : انفاق و صدقه فقر را زائل و عمر را طولانى مى کند.
۱- امام صادق علیه السلام فرمود: ((اءلبر و الصدقه ینفیان الفقر و یزیدان فى العمر؛ نیکوکارى و صدقه فقر را از بین برده و عمر را زیاد مى کند.))(۷۸)
۲- از خبرى از ابو حمزه ثمالى نقل شده که گفته است : اگر خواستى که خداوند خانه ات را طیب و پاکیزه و در روزى که او را ملاقات مى کنى گناهانت را ببخشد: ((فعلیک بالبر و صدقه السر و صله الرحم فانهن یزدن فى العمر و ینفیق الفقر و یدفعن عن صاحبهن سبعین میته سوء؛ بر تو باد احسان و صدقه پنهانى و صله رحم ، که عمر را زیاد مى کنند و فقر را از بین مى برند و هفتاد نوع مرگ بد (دلخراش ) را از صاحبانش (انفاق کننده و صدقه دهندگان ) را دفع مى کند.))(۷۹)
فائده ششم : صدقه کلید روزى است .
۱- امیرمؤ منان على علیه السلام فرمود: ((استنزلوا الرزق بالصدقه …؛ با صدقه روزى را از خدا دریافت کنید، هر کس یقین به جایگزین دارد از صدقه خوددارى نمى کند.))(۸۰)
۲- امام صادق علیه السلام فرمود: ((و الذى بعث جدى بالحق نبیا ان الله لیرزق العبد على قدر المروه ؛ قسم به کسى که جدم رسول خدا صلى الله علیه و آله را به حقیقت به پیامبرى برانگیخت ، بدرستى که خداوند روزى بنده اش را به اندازه مروت و (جوانمردیش ) مى دهد.))(۸۱)
۳- امام صادق علیه السللام فرمود: ((ان لکل شیى ء مفتاحا و مفتاح الرزق الصدقه ؛ هر چیزى کلیدى دارد و کلید روزى صدقه است .(۸۲)
فایده هفتم : خداوند در مقابل مالى که صدقه داده شده ، عوض ‍ مى دهد.
خداوند متعال در قرآن مى فرماید: ((و ما اءنفقتم من شیى ء فهو یخلفه و هو خیر الرازقین ؛ هر چیزى را(در راه او) انفاق کنید جاى آن را پر مى کند و او بهترین روزى دهندگان است .))(۸۳)
اموال خود را بیمه کنید
یکى از مفسران در ذیل این آیه شریفه ، تحلیل جالبى دارد، مى گوید عجیب است که تاجر هنگامى که بداند یکى از اموالش در معرض تلف است حاضر است آن را حتى به صورت نسیه بفروشد، هرچند طرف فقیر باشد، مى گوید: این بهتر است که بگذارم نابود شود.
و اگر تاجرى در چنین شرایطى اقدام به فروش اموالش نکند تا نابود شود او را ((خطاکار)) نامند.
اگر در چنین شرایطى ، خریدار سرمایه دارى پیدا شود و به او نفروشد او را ((بى عقل )) معرفى مى کنند.
و اگر علاوه بر همه این ها خریدار با داشتن تمکن مالى همه گونه وثیقه بسپارد و سند قابل اطمینانى نیز بنویسد در عین حال به او نفروشد ((دیوانه اش مى خوانند.
ولى تعجب در این است که ما همه این کارها را انجام مى دهیم و هیچ کس ‍ آن را جنون نمى شمرد.
زیرا تمام اموال ما قطعا در معرض زوال است و خواه ناخواه از دست ما بیرون خواهد رفت ، و انفاق کردن در راه خدا یک نوع وام دادن به او است ، و ضامنى بسیار معتبر یعنى خداوند بزرگ فرموده : ((و ما اءنفقتم من شیى ء فهو یخلفه ؛ هر چه را انفاق کنید عوضش را مى دهد)) و در عین حال املاک خود را نزد ما گروگان گذاشته ، چراکه هر چه در دست انسان است ، عاریتى از ناحیه اوست (و محکمترین سندها را از کتب آسمانى در این زمینه در اختیار ما نهاده ).
اما با همه اینها بسیارى از اموال خود را انفاق نمى کنیم و مى گذاریم از دستمان برود، نه اجراى داریم و نه شکرى .(۸۴)
عوض صدقه در سخنان معصومین (ع )
۱- در حدیثى از رسول خدا صلى الله علیه و آله مى خوانیم : ((من اءیقن بالخلف سخت نفسه بالنفقه ؛ کسى که یقین به عوض و جانشین داشته باشد در انفاق کردن سخاوتمند خواهد بود.))(۸۵)
۲- ابواسحق گفته : که امیرمؤ منان على علیه السلام چهار درهم داشت و جز آن چیزى درنزد حضرتش نبود، یک درهم را به شب ، و یک درهم را به روز یک درهم را نهانى و یک درهم را آشکارا صدقه داد، چون خبر به رسول اکرم صلى الله علیه و آله رسید فرمودند:
یا على ! چه چیزى تو را وادار به این کار کرد؟
گفت : وفا کردن خدا به وعده اش ، که خداى تعالى این آیه شریفه (بقره ، ۲۷۴) را نازل فرمود: آن کسانى که مالهاى خود را در شب و روز و پنهان و آشکارا انفاق مى کنند پاداش ایشان در نزد پروردگارشان است .))(۸۶)
فایده هشتم : انفاق و صدقه باعث بى نیازى و فراوانى و برکت اموال مى شود.
آن گونه که عملا تجربه شده است و معصومین علیه السلام بر آن تصریح نموده اند آن است که صدقه به سرعت باعث بى نیازى و فراوانى و برکت اموال مى شود:
امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل نمودند که آن حضرت فرمود: ((تصدقوا، فان الصدقه تزید فى المال کثره ، تصدقوا یرحمکم الله ؛ صدقه دهید، زیرا که صدقه مال را زیاد مى کند، و صدقه دهید، خدایتان شما را بیامرزد.))(۸۷)
فایده نهم : انفاق و صدقه باعث اداء دین مى شود
در این باره امام صادق علیه السلام فرمود: ((ان الصدقه تقضى الدین و تخلف بالبرکه ؛ به تحقیق صدقه دَین (قرض ) را ادا مى کند، و برکت جایگزین آن مى شود.))(۸۸)
در این باره در روایات آمده است که مستحب است که انسان قرض کند و صدقه بدهد، براى این که باعث وسعت در اداء آن چه قرض گرفته شده مى شود.


قرآن کریم ، بقره ، ۱۹۶٫
قرآن کریم ، بقره ، ۲۶۳٫
قرآن کریم ، نساء، ۱۱۴٫
توبه ، ۱۰۳٫
مجادله ، ۱۲٫
بقره ، ۲۷۱٫
بقره ، ۲۷۶٫
توبه ، ۶۰٫
بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۵۰٫
بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۴٫
مجموعه ورام ، ص ۷٫
بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۱۹٫
بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۱۲٫
بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۳۱٫
بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۱۴٫
بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۲۶۹٫
سفینه البحار، ج ۲، ص ۲۳٫
جامع الاحادیث الشسعه ، ج ۸، ص ۴۱۳٫
سفینه البحار، ج ۲، ص ۲۵٫
تفسیر نمونه ، ج ۲۰، ص ۲۱۹٫
تفسیر نمونه ، ج ۲۰، ص ۲۱۹٫
قرآن کریم ، آیه ۱۰، سوره حدید.
قرآن مجید، سوره مائده ، آیه ۲۷٫
الحکم الظاهره ، علیرضا صابرى یزدى ، ج ۱، ص ۶۶۸، کلمه ۱۹۹۸٫
بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۲۹۴، روایت ۸٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۶۸، روایت ۱۱٫
قرآن مجید، سوره سبا، آیه .
تفسیر مجمع البیان ذیل آیه ۲۷، سوره مائده .
سوره بقره ، آیه ۲۶۷٫
آثار الصادقین ، ج ۱۰، ص ۴۷۹٫
انوار هدایت ، سید میر احمد فقیه ، ج ۱، ص ۷۹-۸۱٫
تفسیر نمونه ، ج ۲، ص ۲۶۵٫
قرآن مجید، سوره بقره ، آیه ۲۷۱٫
بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۷، روایت ۲۰٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۷۷، روایت ۹۰٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۷۹، روایت ۲۰٫
قرآن مجید، سوره بقره ، آیه ۲۶۴٫
تفسیر نمونه ، ج ۲، ص ۲-۲۴۱٫
بحارالانوار، ج ۳۹، روایت ۴٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۴۱، روایت ۶٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۴۳، روایت ۸٫
بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۴۲٫
بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۴۱٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۴۰٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۴۱٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۲۸٫
بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۲۸۳٫
بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۴۱٫
بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۴۱٫
جامع احادیث الشیعه ، ج ۸، ص ۴۲۲٫
قرآن مجید، سوره بقره ، آیه ۲۶۵٫
سوره نساء، آیه ۳۸٫
تفسیر نمونه ، ج ۳، ص ۷-۳۸۶٫
سوره حدید، آیه ۷۷٫
قرآن مجید، سوره نساء، آیه ۷۷٫
بحارالانوار، ج ۷۱،ص ۱۸۱، روایت ۳۷٫
در این باره در فوائد صدقه به تفصیل بحث خواهیم کرد.
بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۱۲۲٫
بحارالانوار، ص ۱۳۶٫
بحارالانوار، ص ۱۳۵٫
محجه البیظاء، ج ۲، ص ۱۹٫
بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۲۹۸٫
بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۳۸۸٫
جامع احادیث الشیعه ، ج ۱، ص ۲۶۹٫
تفسیر نمونه ، ج ۲، ص ۲۳۲٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۲۹، روایت ۶۷٫
بحارالانوار، ج ۴، ص ۱۲۱، روایت ۶۷٫
بحارالانوار، ج ۵، ص ۱۴۰، روایت ۶٫
بحارالانوار، ج ۱، ص ۳۳۲٫
غررالحکم ، ج ۱، ص ۳۳۲٫
غررالحکم ، ج ۱، ص ۲۶۵٫
تفسیر نمونه ، ج ۱۸، ص ۱۰-۲۰۹٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۲۹، روایت ۵۵٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۳۵، روایت ۶۸٫
بحارالانوار، ج ۶۲، ص ۲۷۶، روایت ۷۲٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۷۷، روایت ۸٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۴۳٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۱۹، روایت ۱۷٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۳۹، روایت ۵۵٫
بحارالانوار، ج ۳، ص ۲۴۰، روایت ۲۵٫
بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۳۱۱، روایت ۱٫
بحارالانوار، ج ۴۷، ص ۳۸، روایت ۴۱٫
قرآن کریم ، سوره سبا، آیه ۳۹٫
تفسیر نمونه ، ج ۱۸، ص ۶-۱۲۵٫
تفسیر نور الثقلین ، ج ۴، ص ۳۴۰٫
بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۳۵، روایت ۱۱٫
بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۴۱۷، روایت ۲٫
بحارالانوار، ج ۹۶، ص ۱۳۴، ص

Views: 690

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

پنج × یک =

آخرین اخبار