امام حسین علیه السلام اسوه‏ سخاوت بود. روایت شده که «ابوهشام قناد» از بصره براى امام حسین علیه السلام کالا مى‏آورد و آن حضرت از جاى برنخاسته همه را به مردم مى‏بخشید. پرتوى از عظمت حسین علیه السلام، به نقل از سمعوالمعنى، ص ۱۵۰ – ۱۵۱

«ابن عساکر» روایت کرده است: گدایى، میان کوچه‏هاى مدینه قدم بر مى داشت و گدایى مى‏کرد تا به در خانه‏ امام رسید در را کوبید و این چنین سرود «ناامید بر مى‏گردد امروز آن کسى که به تو امیدوار باشد و حلقه‏ درخانه تو را حرکت دهد. تو صاحب جود و معدن بخششى و پدرت کشنده‏ فاسقان بود.»

انفاق بعد از نماز
مردى اعرابى وارد مدینه شد و از کریم ترین مردم سؤ ال کرد، امام حسین را به معرفى کردند، وارد مسجد شد و آن بزرگوار را در حال نماز یافت ، پشت سر آن بزرگوار ایستاد و این شعر را خواند:

لم یخب الان من رجاک و من       حرک من دون بابک الحلقه

انت جواد و انت معتمد                 ابوک قد کان قاتل الفسقه

لو لا الذى کان من اوائلکم            کانت علینا الجحیم منطبقه

آنکه به توامیدوار شده ناامید نگشته، و کسى که بر در خانه آمده و دق الباب کرده به امید بخشش آمده .
تو بخشنده و مورد اعتمادى ، پدرت کشنده فاسقین بود.
اگر هدایت جد وپدرت نبود، آتش جهنم ما را فرا مى گرفت .
امام حسین نمازش را سلام داده و به قنبر فرمودند: آیا از مال حجاز چیزى باقى مانده است؟
گفت : بله ، چهار هزاردینار باقى مانده است .
فرمودند: آن را بیاور که نیازمند حقیقى آن آمده است .
قنبر دینارها را آورد، امام دو برد خود را از تن در آورده و دینارها را در آن پیچید و دست مبارکشان را از شکاف در خارج کردند؛ زیرا به خاطر کم بودن دینارها ازاعرابى خجالت کشیدند و این شعر را سرودند:
بگیر این مقدار دینار را، من به خاطرکمى آن از تو عذر مى خواهم و بدانکه من نسبت به تو مهربانم .
اگر در آینده وسیله فراهم شد ثروت سرشارى بر تو ریزش خواهد کرد.
لیکن مردم زمان بیگانه پرستند واینک دست ما خالى است (ریب الزمان ، یعنى حیله مردم زمان ، منظور این است که مردم به جاى اینکه خلافت را به خاندان رسالت بسپارید و خمس و زکاتش را به ایشان برسانندتا به دست مستحق حقیقى برسانند به غیر مراجعه مى کنند.)
اعرابى دینارها را گرفته و هاى هاى گریه کرد! امام فرمود: شاید آنچه عطا کردم به تو کم است که گریه مى کنى؟!
اعرابى گفت : نه ، ولیکن گریه من براى این است که چرا این دست هاى باسخاوت زیر خاک خواهد رفت. (مناقب ابن شهر آشوب ، ج ۴، ص ۶۵)

بازدیدها: 193

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

نوزده − هجده =