عرب تازه مسلمانی در مسجد مدینه از مردم کمک خواست، پیامبر (صلّی الله علیه و آله) به اصحاب خود نگریست سلمان فارسی برخاست تا نیاز آن بیچاره را برطرف سازد، هر جا رفت با دست خالی برگشت، با ناامیدی به طرف مسجد می آمد که چشمش به منزل حضرت زهرا ( علیها السّلام) افتاد، با خود گفت: فاطمه ( علیها السّلام) و منزل فاطمه ( علیها السّلام) سرچشمه ی نیکوکاری است، درب خانه را کوبید و داستان عرب مستمند را شرح داد. حضرت زهرا فرمود: 

قالت: یا سَلْمانُ و الّذی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالحقِّ نَبِیّاً اَنَّ لَنا ثَلاثاً ما طَعِمْنا وَ اَنَّ الحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ قَدِ اضْطَربا عَلَیَّ مِنْ شِدَّهِ الْجُوعِ، ثُمَّ رَقَدا کَاَنَّهُما فَرْخانِ مَنْتُوفانِ وَلکِنْ لا اَرُدُّ الْخَیْرَ اِذا نَزَلَ الْخَیْرُ بِبابِی.
ای سلمان! سوگند به خداوندی که حضرت محمّد ( صلّی الله علیه و آله) را به پیامبری برگزید، سه روز است که غذا نخورده ایم، و فرزندانم حسن و حسین (علیهما السّلام) از شدّت گرسنگی بیقراری می کردند و خسته و مانده به خواب رفته اند، امّا من، نیکی و نیکوکاری را که درب منزل مرا کوبیده است ردّ نمیکنم.
آنگاه پیراهن خود را به سلمان داد تا در مغازه ی شمعون یهودی گرو گذاشته، مقداری خرما و جو قرض بگیرد. سلمان فارسی می گوید پس از دریافت جو و خرما به طرف منزل فاطمه ( علیها السّلام) آمدم و گفتم. دختر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) مقداری از این غذاها را برای فرزندان گرسنه ات بردار پاسخ داد:
یا سَلْمانُ هذا شیءٌ أَمْضَیْناهُ لِلّهِ عَزَّوَجَلَّ لَسْنا نَأخُذُ مِنْهُ شَیئاً.
ای سلمان! این کار را فقط برای خدای بزرگ انجام دادیم و هرگز از آن استفاده نخواهیم کرد.)

 

منابع: 

نهج الحیاه-دشتی،ص ۱۳۳

بازدیدها: 79

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

2 × سه =

فهرست